نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 62
«يقتات» از مادّه «قوت» به معنى بهرهگيرى از
قوت دنياست و «مقت» به معنى غضب و «ابغاض» به معنى خشم است.
آرى! مؤمنان
راستين چشم عبرتبين دارند و گوشى كه حقايق را مىشنود و در برابر نداى شيطان و
هواى نفس، بدبين و خشمگيناند آنها بر اساس كفاف و عفاف زندگى مىكنند و
بهاندازه نياز از دنيا بهره مىگيرند و خود را آلوده آنچه دنياپرستان گرفتارش
هستند، نمىكنند.
درست است كه
آنچه امام عليه السلام درباره مؤمنان مىفرمايد بهصورت جمله خبريه است ولى در
واقع، منظور، امر كردن است يعنى شخص مؤمن بايد به ديده عبرت به دنيا بنگرد و به
مقدار ضرورت از آن قناعت كند و پيام دنيا و دنياپرستان را با خشم بشنود.
مرحوم علامه
مجلسى در جلد 22 بحارالانوار حديثى از امام صادق عليه السلام نقل مىكند كه مناسب
اين مقام است. امام عليه السلام مىفرمايد: سلمان فارسى از بازار آهنگران در كوفه
عبور مىكرد، جوانى را ديد كه ناگهان صيحهاى زد و به روى زمين افتاد، مردم اطراف
او جمع شدند و هنگامى كه سلمان را ديدند به او گفتند:
اى بنده مقرب
خدا! اين جوان گرفتار بيمارى صرع است چيزى در گوش او بخوان تا شفا يابد. سلمان
نزديك او شد جوان به هوش آمد و چشم باز كرد و به سلمان گفت: اى بنده خدا! آنگونه
كه اينها خيال مىكنند من بيمار نيستم از كنار اين آهنگران عبور مىكردم كه ديدم
با پتك بر آهن مىكوبند؛ به ياد اين آيه شريفه افتادم كه مىفرمايد: «
«وَلَهُمْ مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ»؛ و براى آنان گرزهايى از آهن
(سوزان) است». [1] هنگامى كه به ياد اين آيه افتادم از ترس عذاب
الهى هوش از سرم پريد، سلمان او را به عنوان برادر خويش برگزيد و در قلبش شيرينى
محبت الهى وارد شد و همچنان با او بود تا زمانى كه آن جوان بيمار شد. سلمان
بهسراغ