نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 211
اشاره به اينكه گرچه آنها از نظر
جسمى در اين دنيا و در ميان انسانهاى ديگر هستند؛ ولى روحشان همنشين با ارواح
اوليا و انبياى پيشين و فرشتگان مقرب است. به همين دليل دنيا در نظرشان بىارزش و
بالاترين ارزش براى آنها جلب رضاى پروردگارشان است. اگر آنها اسير زر و زيور دنيا
و مال و ثروت و خور و خواب و شهوت نمىشوند به همين دليل است كه ظاهرا در اين دنيا
هستند؛ ولى در باطن در جهان روحانيان زندگى مىكنند.
سرانجام امام عليه السلام بعد از ذكر اين اوصاف كه حتى ذكر آنها روحپرور و
نشاطآور است، مىفرمايد: «آنان خلفاى الهى در زمين اند و دعوت كنندگان به سوى
آئينش. آه آه چقدر اشتياق ديدارشان را دارم»؛
. آرى آنان نمايندگان خدا بر روى زمين و مصداق اتم آيه شريفه «إِنِّى جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»[1] و پرتوى از آيه
شريفه «وَدَاعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ
وَسِرَاجاً مُّنِيراً»[2] محسوب مىشوند و به همين دليل امام عليه السلام كه خود مصداق اعلاى اين
اولياى الهى است مشتاق ديدارشان است.
هنگامى كه سخن به اينجا رسيد و امام عليه السلام پيمانه وجود «كميل» را از اين
كلمات نورانى و مفاهيم روحانى و عرفانى پر كرد به «كميل» دستور بازگشت داد و
فرمود: «اى كميل! (همين قدر كافى است) هر زمان كه بخواهى باز گرد»؛
(انْصَرِفْ يَا كُمَيْلُ إِذَا
شِئْتَ)
. اين تعبير نشان مىدهد كه امام عليه السلام همراه «كميل» باز نگشت و همچنان
در آن بيابان خاموش و خالى مدتى ماند. شايد مىخواست با خداى خود مناجات كند يا
سخنان بيشترى بگويد كه پيمانه وجود «كميل» با آن همه عظمت، گنجايش آن