نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 696
سقوط مىكند. خدا به افرادى كه طغيان را به اوج خود مىرسانند نيكى مىكند،
نعمت مىبخشد، مقام مىدهد و ناگهان در ميان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مىسازد،
مجازاتى كه در آن حالت بسيار دردناك است.
در آيه 44 سوره «انعام» مىخوانيم: «
«فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ
شَىْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ
مُّبْلِسُونَ»؛ هنگامى كه آنچه را به آنها تذكر داده شده
فراموش كردند ما درهاى همهگونه نعمت را بر آنها گشوديم تا زمانى كه (كاملًا) به
آنچه به آنها داده شده بود خوشحال شدند.
ناگهان آنها را به عذاب گرفتار ساختيم و يكباره نوميد شدند». [1]
دومين جمله اشاره به كسانى است كه مورد آزمون الهى از طريق پردهپوشى خداوند
نسبت به گناهان آنها قرار مىگيرند. خدا، ستار العيوب است و تا آنجا كه ممكن باشد
بر گناهان بندگانش پرده مىافكند تا بيدار شوند و توبه كنند و به راه حق باز گردند
ولى گروهى به عكس، مغرور مىشوند و از اين ستر الهى فريب مىخورند و بر شدت و كثرت
گناه مىافزايند. با توجه به اينكه «چون كه از حد بگذرد رسوا كند» سرانجام
پردهها بالا مىرود و آنها رسواى خاص و عام مىشوند.
جمله سوم اشاره به يكى ديگر از راههاى نفوذ شيطان و هواى نفس در انسان است؛
گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طريق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى
مىپردازند؛ ولى گاه آنها كه از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح
و تمجيد گفته مىشود كاملًا متفاوت مىبينند بيدار شده و سعى مىكنند خود را با
حسن ظن مردم موافق كنند، گاهى با اين سخنان، فريب مىخورند و خود را مقرب درگاه
الهى و در اوج فضيلت و اخلاق مىپندارند، در