نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 492
ثانياً به فرض كه ديگران هم سرنوشتساز باشند، خضوع و تواضع در برابر غير خدا
ذلت است و در برابر پروردگار عزت.
در روايتى آمده است هنگامى كه برادران يوسف مىخواستند او را به چاه بيفكنند و
بر اثر حسادت او را مىزدند ناگهان يوسف شروع به خنديدن كرد.
برادران سخت در تعجب فرو رفتند كه اينجا جاى خنده نيست گويى برادر ما مسئله به
چاه افكندن را شوخى مىانگارد؛ ولى يوسف پرده از اين راز برداشت و درس بزرگى به
آنها و به همه ما آموخت. گفت: به خاطر دارم روزى به شما برادران نيرومند با آن
بازوان قوى و قدرت فوق العاده نظر انداختم و با خود گفتم كسى كه اين همه يار و
ياور نيرومند دارد چه غمى دارد. آن روز بر شما تكيه كردم و به بازوان نيرومندتان
دل بستم ولى امروز خود را در چنگال شما گرفتار مىبينم و از شما به شما پناه
مىبرم ولى به من پناه نمىدهيد. خدا از اين طريق به من آموخت كه من بر غير او
تكيه نكنم. [1]
البته اين مسئله منافاتى با استفاده از عالم اسباب و نيروهاى ديگران براى
رسيدن به اهداف مادى و معنوى ندارد؛ مهم آن است كه انسان بداند هر سببى كه تأثيرى
دارد آن هم از ناحيه خداست و اگر لحظهاى چشم الطاف الهى بر جهان اسباب بسته شود
همه آنها از كار باز مىمانند. آرى بايد در پشت پرده اسباب مسبب الاسباب را ديد.
سپس امام عليه السلام دومين توصيه را بيان مىدارد و مىفرمايد: «هيچ كس جز از
گناه خود نترسد»؛
(وَلَا يَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ)
. دليل آن روشن است چيزى كه دشمن واقعى انسان است گناه اوست كه او را در دنيا
و آخرت به درد و رنج گرفتار مىكند. در حالى كه اسباب هولناك اين جهان حتى بمب اتم
آخرين كارى كه با انسان مىكند اين است كه حيات او را