نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 474
رمضان و به مقدار يك ماه قرار دهد؛ اولى قضا و دومى قدر است.
همچنين آنچه در ذيل روايت بالاست كه در توحيد
صدوق و شرح
نهجالبلاغه ابن ابىالحديد آمده كه وقتى مرد شامى سؤال
كرد اگر من در كار خود مجبور نيستم پس منظور شما از قضا و قدر كه ما را به اينجا
آورده چيست؟ امام عليه السلام فرمود: همان فرمان حكم الهى است. سپس به عنوان شاهد
اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: « «وَقَضَى
رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ»؛ پروردگارت فرمان داده كه جز او را نپرستى» [1] قضا و قدر تشريعى است. [2]
مطابق آنچه گفته شد آنچه بعضي از شارحان نهجالبلاغه گفتهاند كه جواب امام در
استدلال به آيه جنبه اقناعى و اسكاتى داشته اشتباه محض است، زيرا امام اشاره به
قضا و قدر تشريعى كرده كه يك واقعيت قابل فهم براى همگان است.
قضا و قدر تكوينى آن است كه عوامل و اسباب چيزى را اجمالًا مورد توجه قرار
داده سپس اندازهگيرى لازم در جزئيات آن انجام گيرد؛ مثل اينكه مىدانيم براى
درمان فلان بيمارى فلان دارو لازم است سپس به دنبال اندازه و طرز استفاده از آن
مىرويم؛ اولى قضاى تكوينى است و دومى قدر. آنچه در روايتى آمده كه اميرمؤمنان على
عليه السلام روزى از كنار ديوارى مايل به خرابى مىگذشت، هنگامى كه نزديك آن رسيد
به سرعت رد شد و كسى عرض كرد يا اميرالمؤمنين آيا از قضاى الهى فرار مىكنى امام
عليه السلام فرمود: آرى.
«افِرُّ مِنْ قَضاءِ اللَّهِ إلى
قَدَرِهِ؛
من از قضاى الهى بهسوى قدر او فرار مىكنم» [3] اشاره به آن است كه افتادن چنين ديوارى قضاى
تكوينى است؛ ولى افتادن روى انسانى مانند من نوعى قدر است من از قضاى الهى بهسوى
قدر الهى فرار كردم.