نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 38
فوقالعاده
غير منطقى به مال و ثروتشان از نظر تفكر اجتماعى بسيار ضعيف و ناتوانند و اين هم
ننگ و عار ديگرى است، لذا امام عليه السلام در عهدنامه معروف مالك اشتر به او
توصيه مىكند كه هرگز بخيل را در مشورت خود دخالت ندهد كه او را به ترك حق دعوت مىكند
و از تهىدستى و فقر مىترساند؛
.
داستانهايى كه از بخيلان و سخاوتمندان در تاريخ مانده دليل روشنى بر گفتار امام
عليه السلام است، هرچند گاهى اين داستانها مبالغه آميز است؛ از جمله درباره «محمد
بن يحيى» كه بر خلاف باقى برامكه فوق العاده بخيل بود نوشتهاند كه پدرش به يكى از
خواص او گفت: تو چگونه از دوستان نزديك «محمد بن يحيى» هستى در حالى كه لباست پاره
شده؟ گفت: سوزنى كه پارگى لباس را با آن بدوزم ندارم و اگر «محمد بن يحيى» خانهاى
داشته باشد به وسعت فاصله ميان بغداد و نوبه [1]
مملو از سوزن سپس جبرئيل و ميكائيل نزد او آيند و يعقوب نبى را به عنوان ضامن حاضر
كنند و از او بخواهند سوزنى به عنوان عاريت دهد تا پيراهن پاره شده يوسف را بدوزند
او هرگز چنين كارى نخواهد كرد. [2]
امام عليه
السلام در يكى ديگر از اين كلمات قصار (حكمت 378) سخن بسيار جامعى درباره بخل
فرمود آنجا كه مىفرمايد: