responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 256

رفتم و نتوانستم او را اصلاح كنم. [1]

در ذيل حديث بالا تفسيرى براى احمقِ غير قابل علاج آمده؛ هنگامى كه از آن حضرت سؤال كردند احمق كيست گفت: احمق كسى است كه تنها به رأى خود و شخص خود عقيده دارد و تمام فضيلت را براى خود روا مى‌دارى و چيزى بر ضد خود قائل نيست، حق را به طور كامل براى خود مى‌شمرد و هيچ حقى براى ديگرى بر خود روا نمى‌داند. اين همان احمقى است كه راهى براى درمان او نيست.

در اين‌كه احمق چه كسى است نيز روايات متعددى از معصومان عليهم السلام وارد شده است. در حديثى از امام اميرمؤمنان على عليه السلام در كلمات قصار مى‌خوانيم:

«مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ؛

كسى كه عيوب مردم را مى‌بيند و آن را بد مى‌شمرد سپس آن را براى خود مى‌پذيرد، او عينا آدم احمقى است». [2]

از تفسيرهايى كه براى احمق در بالا ذكر شد روشن مى‌شود كه چرا احمق هم دين خود را از دست مى‌دهد و هم دنياى خود را.

در تواريخ داستان‌هاى زيادى از افراد احمق نقل شده كه نشان مى‌دهد تا چه اندازه آنها از نظر اعتقاد و مسائل اجتماعى ناتوان هستند. در شرح نهج‌البلاغه‌ علّامه شوشترى آمده است كه روزى يكى از خلفا در عيد فطر يا قربان به سوى مصلّا مى‌رفت، طبل‌ها در مقابل او مشغول به زدن بودند و پرچم‌ها در بالاى سر او در اهتزاز مرد نادانى حضور داشت سر به آسمان بلند كرد و عرض كرد: «أللَّهُمَّ لا طَبْلَ إلّاطَبْلُكَ؛ خداوندا طبل تنها طبل توست!» كسى به او گفت: اين سخن را نگو. خدا طبل ندارد. گريه كرد و گفت: پس فكر مى‌كنيد او هنگامى كه مى‌آيد


[1]. ميزان الحكمه، ماده احمق، ح 4418؛ بحارالانوار، ج 14، ص 323، ح 35.

[2]. كلمات قصار، حكمت 349.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست