responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 236

الْبَعيدُ وَمَقَتَهُ الْقَريبُ؛

كسى كه در جستجوى عيوب مردم باشد آبروى خود را به آنها بخشيده و كسى كه سخن‌چينى كند افراد دور از او اجتناب مى‌كنند و نزديكانش او را دشمن مى‌دارند». [1]

مرحوم علامه مجلسى در جلد 72 بحار الانوار در باب «تَتَبَّعُ عُيُوبِ النَّاسِ وَإفْشاءِها» روايت جالبى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل مى‌كند كه فرمود:

«كَانَ بِالْمَدِينَةِ أَقْوَامٌ لَهُمْ عُيُوبٌ فَسَكَتُوا عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ فَأَسْكَتَ اللَّهُ عَنْ عُيُوبِهِمُ النَّاسَ فَمَاتُوا وَلَا عُيُوبَ لَهُمْ عِنْدَ النَّاسِ وَكَانَ بِالْمَدِينَةِ أَقْوَامٌ لَاعُيُوبَ لَهُمْ فَتَكَلَّمُوا فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَظْهَرَ اللَّهُ لَهُمْ عُيُوباً لَمْ يَزَالُوا يُعْرَفُونَ بِهَا إِلَى أَنْ مَاتُوا؛

در مدينه اقوامى داراى عيوبى بودند آنها از ذكر عيوب مردم سكوت كردند، خداوند هم مردم را از ذكر عيوب آنها ساكت كرد. آنها از دنيا رفتند در حالى كه مردم آنها را از هرگونه عيب پاك مى‌دانستند و (به عكس) در مدينه اقوام (ديگرى) بودند كه عيبى نداشتند ولى درباره عيوب مردم سخن گفتند خداوند براى آنها عيوبى آشكار ساخت كه پيوسته به آن شناخته مى‌شدند تا از دنيا رفتند». [2]

در تواريخ داستان‌هاى بسيارى در اين زمينه ذكر شده كه بعضى از افراد جسور در مجلسى ابتدا به ساكن با فرد ديگرى شوخى اهانت‌آميزى كردند و آنها پاسخ كوبنده‌اى دادند كه آبروى او را برد و گاه نام زشتى از اين رهگذر بر او ماند از جمله در تاريخ آمده است كه «مغيرة بن اسود» (يكى از شعراى عرب) معروف به لقب «اقيشر» بود. او از اين لقب سخت خشمگين مى‌شد. (زيرا اقيشر به معناى كسى است كه صورتش سرخ شده و پوست آن ريخته است) روزى يك نفر از قبيله «بنى‌عبس» او را صدا زد «يا اقيشر» او ناراحت شد و پس از چند لحظه سكوت، اين شعر را درباره او انشا كرد:


[1]. تمام نهج‌البلاغه، ص 150.

[2]. بحارالانوار، ج 72، ص 213، ح 4.

نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 12  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست