. منظور از تنازع در اينجا همان جدال و نزاع در مباحث مختلف است كه هرگاه
ادامه يابد و هر يك از دو طرف بخواهند سخن خود را به كرسى بنشانند و نسبت به ديگرى
برترىجويى كنند تدريجاً حق در نظر آنها پنهان مىشود و خودخواهىها و
برترىجويىها مانع مشاهده حق مىگردد و چه بسيار هيچكدام در آغاز بحث به گفته
خود چندان مؤمن نباشد؛ ولى با ادامه جدال و نزاع كم كم باور مىكند كه آنچه
مىگويد عين حق و سخن طرف مقابل عين باطل است.
حال هرگاه اين جداع و نزاع در مسائلى مربوط به خداشناسى و ساير عقايد دينى
صورت گيرد، سبب مىشود كه از راه راست منحرف گردد و گاه منجر به كفر گردد و گاه
مىشود كه نسبت به عقايد اصيل شك و ترديد به خود راه مىدهد، زيرا هنگامى انسان
مىتواند در راه راست گام بگذارد كه اينگونه حجابها را از خود دور سازد و
مخلصانه بينديشد و به مصداق
«وَالَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[2] به سرمنزل مقصود برسد.