نسبت به آنچه
اميدى به آن ندارى از آنچه اميد به آن دارى اميدوارتر باش» و جالب اينكه در ذيل
اين حديث اشاره به داستان موسى عليه السلام شده و مىفرمايد: «موسى براى به دست
آوردن شعله آتشى به دنبال نورى كه از درخت برمىخواست روان شد ولى در آنجا پيام
نبوت را دريافت داشت». [1]
احتمال ديگرى
كه در تفسير اين كلمه حكمتآميز وجود دارد اين است كه امام مىخواهد بفرمايد: در
صورتى كه نزديكان و بستگان از نيروهاى يكديگر استفاده نكنند و نسبت به هم بىاعتنا
باشند اى بسا دورافتادگان آنها را مىربايند و از وجود آنان بهره مىگيرند.
نمونه اين
مطلب مسئلهاى است كه در اين ايام كشور ما و بسيارى از كشورها با آن روبرو هستند
كه به نام فرار مغزها معروف است؛ هنگامى كه ما از مغزهاى لايق و آماده و افكار
بلند و استعدادهاى سرشار جوانانمان استفاده نكنيم آنها از ميان ما فرار كرده و
دورافتادگان از نيروهاى آنها استفاده مىكنند كه اين ضايعهاى است بزرگ و غير قابل
جبران.
در واقع
تفسير اول دلدارى و تسلى خاطرى است به تضييع شدگان و تفسير دوم سرزنشى است نسبت به
تضييع كنندگان.
البته تفسير
اول مناسبتر به نظر مىرسد، هرچند جمع ميان دو تفسير نيز امكانپذير است.
«أُتيحَ» از ماده «تَيح» (بر وزن شَىء) در اصل
براى مهيا شدن براى انجام كارى است و هنگامى كه به باب افعال مىرود به معناى مهيا
كردن است و گاه به معناى مقدر ساختن نيز آمده كه آن هم نوعى مهيا كردن است.