. روشن است اگر زمامدار تواضع نكند و با ابهت و كبر و غرور در بالاى مجلس
بنشيند ضعيفان و نيازمندان جرأت نمىكنند كه با صراحت مشكل خود را مطرح كنند.
ديگر اينكه «لشكريان و معاونانت اعم از پاسداران و نيروى انتظامى را از آنها
دور ساز تا هر كس بخواهد بتواند با صراحت و بدون ترس و لكنت زبان، سخن خود را با
تو بگويد»؛
. بديهى است اگر مأموران با لباسهاى رسمى اطراف مجلس را گرفته باشند چنان رعب
و وحشتى به افراد دست مىدهد كه توان بيان حاجت خود را پيدا نمىكنند.
ممكن است گفته شود كه حضور زمامدار بدون اعوان و انصار و پاسدار در چنين مجلسى
خطرناك است؛ ولى اوّلًا، زمامدارانِ عادل و مردمى، هنگامى كه ميان مردم مىآيند
خود مردم محافظ و پاسدار آنها هستند. ثانياً، ممكن است عدهاى با لباسهاى عادى و
معمولى در لا به لاى جمعيت باشند تا اگر شخصى شرور قصد سوئى داشته باشد بتوانند
جلوى او را بگيرند.
آنگاه امام عليه السلام براى اين دستور مهم و اجتماعى دليل روشنى از كلام
پيامبر
[1]. در بعضى از نسخهها «رَفَعَك»
(يعنى برترى داد) آمده است كه تناسب بيشترى دارد
[2]. «أحْراس» جمع «حارس» و «حَرَسىّ»
به معناى نگهبان از ماده حراست به معناى نگهبانى گرفته شدهاست
[3]. «شُرَط» جمع «شُرطة» به معناى
پاسبان (نيروى محافظت شهر) است. ارباب لغت گفتهاند كه اين واژه از «شَرَط» بر وزن
«شرف» به معناى علامت گرفته شده، زيرا اين مأموران هميشه علامتهايى بر خود
مىنهند كه شناخته شوند
[4]. «مُتَتَعْتِع» به شخصى كه داراى
لكنت زبان است گفته مىشود. از ريشه «تَعْتَعة» به معناى لكنت زبان گرفته شده و در
واقع شبيه به اسماى اصوات است
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 75