نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 299
و سلامت در آن وجود نداشت. بعضى از شارحان نيز «سلم» را در اينجا به معناى
اسلام دانستهاند؛ يعنى نشانههاى اسلام در نامه تو ديده نمىشد.
تعبير به
«أَسَاطِيرَ لَمْ يَحُكْهَا
...» اشاره به اين است كه الفاظ و جملههايى كه در نامهات به هم بافته بودى
از علم و عقل نشأت نگرفته بود، بلكه مجموعهاى از شيطنتها را در الفاظى ناموزون
ريخته بودى كه نشانه جهل و بىخبرى نويسندهاش بود.
آنگاه امام به محتواى نامه مىپردازد كه هدف اصلى معاويه از آن تكيه زدن بر
تخت قدرت و خلافت مسلمانان و حد اقل آن حكومت بر شام و مصر دو بخش عظيم وبسيار مهم
از كشور اسلامى بود مىفرمايد: «تو همچون كسى هستى كه در زمينى سست و صعبالعبور
فرو رفته و يا همچون كسى كه در دخمههاى تاريك زيرزمينى راه خود را گم كرده است
ومىخواهى به نقطهاى برسى كه (از مرتبهات بسيار برتر و) رسيدن (به آن) دشوار و
نشانههايش ناپيداست؛ مقامى كه عقابان بلندپرواز را ياراى صعود به آن نيست وهمطراز
ستاره عيوق (از ستارگان دوردست آسمان) است»؛
[1]. «الخائِض» به معناى فرو رفته از
ريشه «خَوْض» بر وزن «حوض» در اصل به معناى وارد شدن تدريجىدر آب است، ولى بعداً
به هرگونه ورود در چيزى و يا حتى شروع به چيزى اطلاق شده است
[2]. «الدِّهاس» به معناى زمين بسيار
سستى است كه پاى انسان در آن فرو مىرود و عبور از آن بسيار مشكل است
[3]. «الخابِط» به معناى گمكرده راه
و يا كسى كه كوركورانه و بدون اطلاع كارى را انجام مىدهد
[4]. «الدِّيماس» به معناى محل تاريك
و يا دخمههاى زير زمينى است
[5]. «مَرْقَبَة» به معناى محل بلند و
به محل ديدهبانى و رصدخانه نيز اطلاق مىشود
[6]. «نازِحَة» به معناى دور و دوردست
و همچنين دور كننده است از ريشه «نَزْح» بر وزن «فتح» به معناى دور شدن و دور كردن
است و به همين جهت اين واژه بر كشيدن آب از چاه نيز اطلاق مىشود و به آن «نَزْح
بئر» مىگويند، بنابراين «نازِحَة الأعلام» يعنى چيزى كه نشانههاى آن دور است
[7]. «الأنُوق» به معناى عقاب است و
گاه به سيمرغ كه پرندهاى افسانهاى است نيز اطلاق مىشود و از آنجايى كه اهمّيّت
فوقالعادهاى براى تخم خود قائل است بر بالاى قلههاى كوهها رفته و در آنجا
تخمگذارى مىكند
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 299