نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 270
آنگاه تهمت ديگرى را كه معاويه در نامه خود آورده ياد مىكند و مىفرمايد:
«و نيز گفتهاى كه من طلحه و زبير را
كشتهام و عايشه را آواره نمودهام و در ميان كوفه و بصره اقامت گزيدهام (و
دارالهجرة؛ يعنى مدينه پيغمبر را رها نمودم) ولى اين امرى است كه تو در آن حاضر
نبودهاى و مربوط به تو نيست و لزومى ندارد عذر آن را از تو بخواهم (به علاوه تو
خود پاسخ اينها را به خوبى مىدانى)»؛
. همه مىدانيم عامل قتل طلحه و زبير در واقع خودشان بودند كه نخست با امام
بيعت كردند و بعد بر او شوريدند و آتش جنگ جمل را برافروختند و نيز همه مىدانيم
عايشه با پاى خود و با ميل خود شورشيان بصره را همراهى كرد و اميرمؤمنان على عليه
السلام نهايت جوانمردى را به خرج داد و با احترام كامل براى احترام به پيغمبر خدا
او را به مدينه بازگرداند و به يقين معاويه تمام اينها را مىدانسته؛ ولى هدفش
فتنهانگيزى در ميان شاميان بوده است و قاعدتاً دستور مىداد نامهاش را بر فراز
تمام منابر شام بخوانند و شاميان ناآگاه زمان را بر ضد على عليه السلام بشورانند و
اگر امام عليه السلام جواب مشروحى به معاويه نداد به سبب اين بود كه توضيح واضح
محسوب مىشد از اين رو با بى اعتنايى به او فرمود: اينها به تو مربوط نيست.
ابن ابىالحديد در اينجا تعبيرات جالبى دارد كه شايسته ذكر است، مىگويد:
جواب مشروح به معاويه در اينجا اين است كه طلحه و زبير خودشان سبب قتل خود
شدند به سبب سركشى و فتنهانگيزى و شكستن بيعت؛ اگر آنها در مسير
[1]. «شَرَّدْتُ» از ريشه «تشريد» در
اصل به معناى رم دادن و فرارى دادن است و گاه به معناى تبعيد نمودن وآواره ساختن
نيز مىآيد
[2]. «المِصْرَيْن» به معناى دو شهر،
در اينجا اشاره به كوفه و بصره است
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 270