نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 51
خطبه در خطبه
180 در جلد ششم با همين شأن ورود، گذشت).
طبرى در بخش
ديگرى از كلام خود اين سخن را از امير مؤمنان على عليه السلام نقل مىكند كه بعد
از شهادت محمد بن ابىبكر آنها را شديدا سرزنش كرد و فرمود:
من شما را به
يارى برادرانتان در مصر از پنجاه و چند شب قبل از اين فراخواندم؛ ولى شما همگى
كوتاهى كرديد و هيچ تصميمى براى جهاد با دشمن و به دست آوردن پاداش الهى نگرفتيد.
[1]
اين گروههاى
سهگانهاى را كه امام عليه السلام از آنها نام مىبرد منحصر به عصر آن حضرت نبود،
بلكه افراد سست و بى اراده در هر عصر و زمان در يكى از اين گروههاى سهگانه جاى
مىگيرند. آنهايى كه خود را در فشار مىبينند در صحنه حاضر مىشوند در حالى كه
خوشايندشان نيست و به همين دليل كارى از دستشان ساخته نخواهد بود. گروه ديگرى به
بهانهها و عذرهاى مختلف چنگ مىزنند تا خود را از حضور در صحنه مبارزه دور دارند.
گروه ديگرى كه اين ملاحظات را كنار مىگذارند با صراحت مخالفت مىكنند. واى به حال
جامعهاى كه اكثريت آنها از اين سه گروه باشند كه رهبران و پيشوايان هر قدر مديريت
و كارآيى و قدرت داشته باشند با نداشتن اعوان و انصار شجاع و مخلص، از كار باز
مىمانند.
دقت در آيات
قرآن نشان مىدهد كه در عصر پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نيز اين سه گروه
بودند؛ هرچند گروه مخلص بر آنها فزونى داشتند.
قرآن مجيد
درباره گروه اوّل در آن عصر و زمان مىگويد: «
«يُجادِلُونَكَ فِي الْحَقِّ بَعْدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقُونَ إِلَى
الْمَوْتِ وَهُمْ يَنْظُرُونَ»؛ آنها پس از روشن شدن حق باز با تو
مجادله مىكردند (و چنان ترس و وحشت آنها را فرا گرفته بود، كه) گويى به سوى مرگ
رانده مىشوند و آن را با چشم خود مىنگرند». [2]