اشاره به اينكه بايد به صورت منطقى و مسالمتآميز مشكل خود را با يكديگر حل
كنند.
سرانجام امام عليه السلام در نهمين و دهمين وصيّت پر بار خود مىفرمايد: «امر
به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه اشرار بر شما مسلّط خواهند شد سپس هر چه
دعا كنيد مستجاب نمىگردد»؛
آيا در ميان حاكميت اشرار و ترك امر به معروف و نهى از منكر تنها يك رابطه
معنوى و مجازات الهى است و يا رابطه ظاهرى هم وجود دارد؟
به نظر مىرسد كه پيوند اينها با يكديگر به صورت منطقى قابل اثبات است، چرا كه
يكى از مصاديق مهم امر به معروف و نهى از منكر اقدام به اين دو در برابر حاكمان
وقت است كه اگر خلافى مرتكب شوند عامّه مردم به آنها تذكّر دهند و اگر معروفى را
ترك كنند از آنها مطالبه نمايند. اگر اين دو ترك شود و حاكمان هيچگونه مانع و
اعتراضى در برابر خود نبينند جسور مىشوند و اشرار بر جامعه اسلامى مسلّط
مىگردند.
امّا چرا دعاها براى رفع شر حاكمان شرور مستجاب نمىشود؟ براى اينكه در روايات
اسلامى آمده آنجا كه مصيبت بهواسطه سوء اختيار خود انسان و كوتاهى او باشد، دعا
براى رفع آن مستجاب نمىگردد و به آنها گفته مىشود: اين نتيجه اعمال خود شماست
چرا چنين كرديد كه به چنان عاقبت بدى گرفتار شويد؟
جالب اين است كه از امام على بن موسى الرضا عليهما السلام نقل شده حتى اگر
نيكان هم در چنين شرايطى دعا كنند دعاى آنها مستجاب نخواهد شد: