ولى افسوس كه
اينگونه بيدارىها كاذب است و اگر طوفان مشكلات فرو نشيند و به حال اوّل بازگردند
همان برنامهها تكرار مىشود.
نكته
نامههاى پى در پى!
از شرحى كه
ابن ابى الحديد بر اين نامه نگاشته استفاده مىشود كه اين نامهنگارى در ميان امير
مؤمنان على عليه السلام و معاويه در اين مرحله چند بار تكرار شد و مجموعاً پنج
نامه از سوى امير مؤمنان عليه السلام و چهار نامه از سوى معاويه فرستاده شد و در
هر نامه جرأت و جسارت بيشترى مىكرد. شگفت اينكه مانند يكى از اولياى الهى مخلص و
مرتبط با پروردگار سخن مىگفت و گذشته و حال خود را فراموش مىكرد و تعبيرات بسيار
زشتى را در نامههايش به كار مىبرد.
شايان توجّه
است كه ابن ابى الحديد پس از نقل اين نامهها سخنى دارد كه خلاصهاش چنين است: «از
عجايب روزگار كه هر زمان مطلب عجيب تازهاى را آشكار مىسازد اين است كه كار على
عليه السلام به جايى برسد كه معاويه همطراز و همرديف او شود و پيوسته به او
نامهنگارى كند و هر سخنى امام عليه السلام به او مىگويد، او همان سخن و خشنتر
از آن را تكرار نمايد.
اى كاش
پيغمبر صلى الله عليه و آله شاهد و ناظر بود تا ببيند اسلامى كه اين همه زحمت براى
آن كشيد و خون جگر خورد و جنگهايى را براى آن تحمل نمود تا اركانش محكم شد و جهان
را فرا گرفت در چنگال دشمنانش قرار گرفته است، همان دشمنانى كه او را تكذيب كردند
و از وطنش آواره ساختند و صورتش را خونآلود نمودند و عمويش حمزه و بعضى ديگر از
خاندانش را كشتند.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 23