نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 226
حاضرى با من ازدواج كنى كه تو را از اين بيلى كه در دست دارى بىنياز كنم و
خزاين زمين را به تو نشان دهم و تا زندهاى حاكم بر جهان باشى و فرزندان تو هم بعد
از تو چنين باشند؟ امام عليه السلام فرمود: تو كيستى كه من از خانوادهات تو را خواستگارى
كنم؟ گفت: من دنيا هستم. گفتم: برگرد همسرى جز من برگزين.
سپس همان بيل را به دست گرفتم و اين اشعار را انشا كردم:
«لَقَدْ خَابَ
مَنْ غَرَّتْهُ دُنْيَا دَنِيَّةٌ
وَمَا هِيَ إِنْ
غَرَّتْ قُرُوناً بِنَائِلٍ
أَتَتْنَا عَلَى زِيِّ الْعَزِيزِ بُثَيْنَةَ
وَزِينَتُهَا فِي
مِثْلِ تِلْكَ الشَّمَائِلِ
فَقُلْتُ لَهَا غُرِّي سِوَايَ فَإِنَّنِي
عَزُوفٌ عَنِ
الدُّنْيَا وَلَسْتُ بِجَاهِلٍ
وَمَا أَنَا وَالدُّنْيَا فَإِنَّ مُحَمَّداً
أَحَلَّ صَرِيعاً
بَيْنَ تِلْكَ الْجَنَادِلِ
وَهَبْهَا أَتَتْنِي بِالْكُنُوزِ وَدُرِّهَا
وَأَمْوَالِ
قَارُونَ وَمُلْكِ القَبَائِلِ
أَ لَيْسَ جَمِيعاً لِلْفَنَاءِ مَصِيرُهَا
وَيَطْلُبُ مِنْ
خُزَّانِهَا بِالطَّوَائِلِ
فَغُرِّي سِوَايَ إِنَّنِي غَيْرُ رَاغِبٍ
بِمَا فِيكِ مِنْ
مُلْكٍ وَعِزٍّ وَنَائِلٍ
فَقَدْ قَنِعَتْ نَفْسِي بِمَا قَدْ
رُزِقْتُهُ
فَشَأْنَكِ يَا
دُنْيَا وَأَهْلَ الْغَوَائِلِ
فَإِنِّي أَخَافُ اللَّهَ يَوْمَ لِقَائِهِ
وَأَخْشَى
عَذَاباً دَائِماً غَيْرَ زَائِلٍ
آن كس كه دنياى پست او را فريب دهد گرفتار خسران شود و اگر قرنها انسان را فريب
دهد به نتيجه نخواهد رسيد.
دنيا به صورت بثَيْنة (دختر زيباروى عرب) به سوى من آمد و خود را با زينتهاى
فراوان آراسته بود.
به او گفتم: به سراغ ديگرى برو چرا كه من از دنيا چشم پوشيدم و نادان نيستم.
مرا با دنيا چكار در حالى كه محمّد (پيامبر بزرگ ما) سرانجام در ميان سنگها و
خاكها مدفون شد.
به فرض كه دنيا گنجها و جواهرات و اموال قارون و حكومت قبايل را براى
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 226