من بياورد.
آيا همه اينها سرانجام فانى نمىشود سپس از خازنان آنها حسابرسى نمىكنند؟
آرى ديگرى را فريب ده كه من به تو علاقهاى ندارم. نه به حكومتت و نه به عزّتت و نه به مواهبت.
نفس من به آنچه به او روزى داده شده قانع است، پس اى دنيا به سراغ كسانى رو كه حاضرند اين بدبختىها را بپذيرند.
من از لقاى پروردگار در روز قيامت بيمناكم و از عذاب دايم و غير زايل او ترسانم». [1]
[1]. بحارالانوار، ج 72، ص 363.