نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 21
و همچنين
جماعتى از قاريان قرآن به آن حضرت پيوستند. [1]
آنگاه امام
عليه السلام در بخش سوم اين نامه معاويه را به تقوا توصيه مىكند و مىفرمايد: «اى
معاويه! تقواى الهى را درباره خود پيشه كن (و از خداوند بترس) و زمام خود را از
دست شيطان باز گير كه دنيا به زودى از تو قطع خواهد شد و آخرت به تو نزديك است
والسلام»؛
گرچه معاويه
بعد از شهادت امام عليه السلام بيست سال زنده بود؛ ولى با توجّه به عمر شصت
سالهاش در آن زمان كه مخاطب به اين خطاب شد قسمت عمده عمر خويش را سپرى كرده بود
و همه انسانها در اين سن و سال بايد به فكر پايان عمر خويش باشند.
جمله
«جَاذِبِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ»
نشان مىدهد
كه معاويه زمام خويش را به شيطان سپرده بود. امام عليه السلام به او توصيه مىكند
كه زمامش را از دست او بگيرد، چرا كه به پايان عمر نزديك مىشود و مهمترين چيز
براى انسان حسن عاقبت است كه با آن مىتواند مشكلات خود را حل كند.
عجب اين است
كه اين گونه جباران در آستانه مرگ گاه- همانند فرعون در ميان امواج نيل- بيدار
مىشوند در حالى كه زمان براى جبران خطاها باقى نمانده و افسوسها بىفايده است و
اى بسا اگر باز گردند، باز همان برنامههاى پيشين را دنبال مىكنند و به تعبير
قرآن مجيد: «وَلَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ
لَكاذِبُونَ».[4]
[1]. به شرح نهجالبلاغه تسترى، ج 10، ص 269
مراجعه كنيد.
[2]. «جاذب» صيغه امر است؛ يعنى برگير، از ريشه
«جذب» به معناى كشيدن چيزى به سوى خود است.
[3]. «قياد» به معناى افسار، از ريشه «قيادة» به
معناى رهبرى كردن گرفته شده است.