نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 20
سپس امام
عليه السلام گروهى را استثنا كرده و شرافت و قداست آنها را تأييد مىكند؛ گروهى كه
ظاهرسازى معاويه و سخنان شيطنتآميز او آنها را فريب داده بود؛ اما هنگامى كه از
نزديك، اعمال او را ديدند به حقيقت امر آگاه شدند و به او پشت كردند و به على عليه
السلام و يارانش پيوستند. مىفرمايد: «مگر گروهى از روشنضميران و اهل بصيرت كه از
اين راه بازگشتند، چون آنها بعد از آنكه تو را شناختند از تو جدا شدند و از همكارى
با تو به سوى خدا شتافتند، چون تو آنها را به كارى دشوار (كه همان نبرد با حق بود)
واداشته بودى و از راه راست منحرف ساخته بودى»؛
در آغاز اين
كلام، استثناى از «جيل» است كه در آغاز نامه آمده و اشاره به فريب خوردگانى است كه
بر اثر القاى شبهه؛ مانند شبهه قتل عثمان و خونخواهى او يا شبهات ديگرى از اين
قبيل، به معاويه پيوسته بودند؛ ولى اعمال او را كه از نزديك ديدند و اطرافيانش را
كه از فاسدان و مفسدان و بازماندگان عصر جاهليّت يا فرزندان آنها بودند، مشاهده
كردند به زودى به اشتباه خود پى بردند و از او جدا شدند. اين جمعيّت هرچند در
مقابل گروهى كه به او گرويده بودند عددشان بسيار كمتر بود؛ اما مقام والايشان
ايجاب مىكند كه امام عليه السلام از آنها به عنوان اهل بصيرت ياد كند و حق آنان
را ادا نمايد.
مرحوم محقق
تسترى در شرح نهجالبلاغه خود ذيل خطبه 55 نام گروهى از اين
اهل بصيرت را كه در جنگ صفين به امام عليه السلام پيوستند ذكر كرده از جمله
مىگويد: عمو زاده عمرو عاص و خواهر زاده شرحبيل و عبداللَّه بن عمر عنسى
[1]. «موازرة» از ريشه «وزر» به معناى بارهاى سنگين
است و وزير را بدين جهت وزير مىگويند كه بار مسئوليت سنگينى به دوش مىكشد و
موازرة نيز به معناى معاونت آمده، زيرا هر كسى به هنگام معاونت بخشى از بار ديگرى
را بر دوش مىكشد.
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 20