نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 176
و شامل چند بخش است:
1. ابتدا امام عليه السلام به مخاطب خود كه عثمان بن حنيف؛ فرماندار بصره است
خبر مىدهد كه گزارش شركت او در ميهمانى يكى از اشراف بصره به او رسيده است. در
ضيافتى كه فقط ثروتمندان حضور داشتند و سفرهاى پرنعمت و رنگارنگ بوده است، حضرت
او را به جهت شركت در چنين ضيافتى سرزنش مىفرمايد.
2. در بخش دوم به او يادآور مىشود كه هر كس بايد در زندگى، پيشوا و رهبرى
داشته باشد. آنگاه زندگى خودش را به عنوان پيشوا و رهبر براى او شرح مىدهد كه
چگونه به دو جامه كهنه و دو قرص نان اكتفا كرده و ثروتى نيز براى خود نيندوخته
است؛ ولى تأكيد مىفرمايد: من انتظار ندارم كه همچون من زندگى كنى. انتظار من اين
است كه سادهزيستى و تقوا و پرهيزكارى را فراموش نكنى.
3. در بخش ديگرى از اين نامه به داستان فدك اشاره مىفرمايد و مىگويد:
تنها چيزى كه از ثروت دنيا در دست ما بود، فدك بود كه آن را هم حسودان و
دشمنان اهلبيت پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله از دست ما گرفتند؛ هر چند من
نيازى به فدك و غير فدك ندارم. پايان زندگى همگى ما مرگ و سرانجام خانه ما گورى
تنگ و تاريك است.
4. در بخش ديگرى به اين نكته مهم اشاره مىكند كه سادهزيستى من از آنرو
نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 176