نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 572
وابستگى و پيوستگى، روح توكّل را در انسان زنده مىكند كه همه چيز خود را به
او واگذار كند، يعنى آنچه در توان دارد براى پيشرفت كارها تلاش نمايد ولى با اين
حال بداند سرچشمه هر خير و بركت و هر موهبت و نعمت ذات پاك اوست.
ولى هنگامى كه انسان بر اثر غرور و خودخواهى و هواپرستى، از اين حقيقت غافل شود
و خويش را مستقل بپندارد از خدا بريده مىشود و همه چيز در نظر او وارونه مىگردد.
اين بريدگى از خدا همان معنى واگذار شدنش به خويشتن است و اين ريشه تمام بدبختيها
و انحرافات است.
به همين دليل پيامبر اكرم (ص) كه گل سر سبد عالم آفرينش بود بارها مىفرمود:
«اللّهمّ ... لا تكلني الى نفسي طرفة عين ابدا، خداوندا! لحظهاى مرا به خويشتن
وامگذار (و از ذات پاكت دور مفرما)!». [1] اين همان چيزى است كه امير مؤمنان على (ع) در آن سخن پر
معنى مىفرمايد:
«الهى كفى بي عزّا ان اكون لك عبدا و
كفى بي فخرا ان تكون لي ربّا، خداى من! اين عزت براى من بس است كه بنده تو باشم و
اين افتخار براى من كافى است كه تو پروردگار من باشى»! [2] همان گونه كه در دعاهاى معصوم آمده است،
مىفرمايد: «انّك ان وكلتني الى نفسي تقرّبني من الشّرّ و تباعدني من الخير، اگر
مرا به خويشتن واگذارى، هواى نفس من را به شرّ نزديك و از خير دور مىسازد». [3] سپس امام به
دنبال بيان ريشه اصلى بدبختى اين گونه افراد، به ثمرات شوم آن پرداخته و به هشت
ثمره شوم كه در واقع از قبيل علّت و معلول يكديگرند اشاره مىفرمايد:
نخست مىگويد: «چنين كسى از راه راست منحرف مىگردد» (فهو جائر عن