نام کتاب : پيام امام امير المومنين(ع) نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 573
قصد السّبيل).
«قصد السّبيل» همان راه ميانه و معتدل و خالى از هر گونه افراط و تفريط است. قصد السبيل
راهى است كه انسان را به سوى خدا مىبرد همان گونه كه در قرآن مجيد آمده: «وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ»، بر خداست كه راه راست را به بندگان نشان دهد (يا اين كه
راه راست به خدا منتهى مىشود» [1].
بديهى است انسان در صورتى مىتواند راه راست را كه از مو باريكتر و از شمشير
تيزتر است، از ميان هزاران هزار راه انحرافى تشخيص دهد كه عنايات الهيّه شامل حال
او گردد، امّا كسى كه از خدا بريده و به خود واگذار شده است در حيرت و سرگردانى
فرو مىرود و به بيراهه كشانده مىشود، به ويژه اين كه بيراههها غالبا با هواى
نفس هماهنگ است و زرق و برق دارد و به او چشمك مىزند.
در دوّمين ثمره شوم اين واگذارى به خويشتن، كه نتيجه طبيعى انحراف از جاده
مستقيم است، مىفرمايد: «چنين كسى به سخنان بدعتآميز خويش سخت دل مىبندد» (مشغوف بكلام بدعة).
از آن جا به مرحله سوّم گام مىنهد كه «در راه دعوت به ضلالت گام برمىدارد و
از آن خوشحال است» (و دعاء ضلالة).
«شغف» از ماده «شغاف» (بر وزن كلاف)
به معناى گره بالاى قلب يا پوسته نازك آن است كه همچون غلافى تمام آن را در بر
گرفته، در قرآن مجيد در باره عشق بىقرار «زليخا» نسبت به «يوسف» از زبان زنان
«مصر» به عنوان «قَدْ شَغَفَها حُبًّا» تعبير شده است، و در جمله مورد بحث اشاره به اين است كه
اين گونه افراد خودخواه و خودمحور، به سخنان بدعتآميز خويشتن سخت دلبستگى دارند،
همان دلبستگى كه نتيجهاش دعوت ديگران به راههاى ضلالت است، قرآن نيز