نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 517
پرداخته، از ميان آنها به دو ايراد اشاره كرده، نخست مىگويد: «آنها تعجب
كردند كه پيامبرى انذارگر، از ميان خودشان آمده، و كافران گفتند: اين چيز عجيبى
است»؟! (بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ
مِنْهُمْ فَقالَ الْكافِرُونَ هذا شَيْءٌ عَجِيبٌ).
اين ايرادى است كه قرآن بارها به آن و پاسخ آن اشاره كرده، و تكرار آن نشان
مىدهد كه از ايرادهاى اصلى كفار بوده كه همواره آن را تكرار مىكردند.
(آيه 3)- بعد از اين ايراد به رسالت
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و اينكه چگونه از جنس بشر است؟ ايراد ديگرى به
محتواى دعوت او داشتند و انگشت روى مسألهاى مىگذاردند كه براى آنها از هر نظر
عجيب و غريب بود.
آنها مىگفتند: «آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره به زندگى باز مىگرديم)
اين بازگشتى بعيد است»! (أَ إِذا مِتْنا وَ
كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ).
(آيه 4)- تنها در اينجا نيست كه اين
ايراد را به پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله كردند، بارها گفتند، و بارها پاسخ
شنيدند و باز هم از روى لجاجت تكرار كردند.
به هر حال قرآن مجيد در اينجا از چند راه به آنها پاسخ مىگويد:
نخست: به علم بىپايان خداوند اشاره كرده، مىفرمايد: «ما مىدانيم آنچه را
زمين از بدن آنها مىكاهد و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن محفوظ است» (قَدْ عَلِمْنا ما تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ
عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ).
اگر اشكال و ايراد شما به خاطر اين است كه استخوانهاى آدمى مىپوسد، و گوشت او
خاك مىشود، و جزء زمين مىگردد و ذراتى از آن نيز تبديل به بخار و گازهاى پراكنده
در هوا مىگردد، چه كسى مىتواند آنها را جمع آورى كند؟ و اصلا چه كسى از آنها با
خبر است؟
پاسخش معلوم است: خداوندى كه علم او به تمام اشياء احاطه دارد تمام اين ذرات
را مىشناسد، و به هنگام لزوم همه را جمع آورى مىكند، همان گونه كه ذرات پراكنده
آهن را در ميان تلى از غبار با يك قطعه آهنربا مىتوان جمع آورى كرد، جمع آورى
ذرات پراكنده هر انسان براى خدا از اين هم آسانتر است.
و اگر ايراد آنها اين است كه حساب اعمال انسان را چه كسى براى معاد
نام کتاب : برگزيده تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 517