عالمى كه به
علمش عمل نمىكند، و يا از ديگران دريغ مىدارد، بنده ناسپاسى است و با زبان حال
مىگويد: من لايق اين نعمت بزرگ نيستم.
قابل توجه
اين كه شكر عملى در برابر افراد متفاوت است و در هر جا به شكلى خواهد بود، همان
گونه كه اميرمؤمنان على عليه السلام در حديث كوتاه و پر معنى به چهار نمونه آن
اشاره نموده است، مىفرمايد: «شُكْرُ الهِكَ بِطوُلِ
الثَّناءِ، شُكْرُ مَنْ قَوْقَكَ بِصِدْقِ الْوَلاءِ، شُكْرُ نَظيرِكَ بِحُسْنِ
الْاخاءِ، شُكْرُ مَنْ دوُنَكَ بِسَيْبِ الْعَطاءِ؛ شكر
پروردگارت اين است كه دائماً ثنايش گويى، شكر كسى كه بالاى دست تو است به اين است
كه در پيروى از او صادق باشى، شكر همرديفت آن است كه مراتب اخوّت را به خوبى انجام
دهى و شكر كسانى كه زير دست تو هستند به اين است كه از بخشش به آنها مضايقه نكنى».[1]
يكى از
شاخههاى شكر عملى اين است كه انسان اگر بر دشمنش پيروز شود تا آنجا كه ممكن است و
مشكلى ايجاد نمىكند، عفو و گذشت را شكرانه پيروزى خود قرار دهد همان گونه كه
اميرمؤمنان على عليه السلام در حديث معروفش مىفرمايد: «اذا
قَدَرْتَ عَلى عَدُوِّكَ فَاجْعَلِ الْعَفْوَ عَنْهُ شُكْراً لِلْقُدْرَةِ
عَلَيْهِ؛ هنگامى كه بر دشمنانت پيروز شدى، عفو را شكرانه اين پيروزى قرار
بده».[2]
اين نكته نيز
شايان ذكر است كه يكى از بهترين طرق شكر در برابر نعمتها انفاق كردن بخشى از آن
در راه خدا است، همان گونه كه على عليه السلام مىفرمايد:
«احْسِنْ شُكْرِ النِّعَمِ الْانْعامُ بِها؛ بهترين
شكر نعمتها بخشيدن از آن است».[3]
عبادت و
نيايش در برابر پروردگار نيز طريقه ديگرى براى شكرگزارى عملى است، بلكه مطابق احاديث
اسلامى بهترين انگيزه عبادت مسأله شكرگزارى ذكر شده، در حالى كه انگيزه نعمتهاى
بهشت براى عبادت به عنوان عبادت تاجران، و انگيزه ترس از دوزخ به عنوان ترس از
بندگان ذكر شده، ولى انگيزه شكر به عنوان عبادت آزادگان تعبير شده است، در كلمات
على عليه السلام آمده است: «انَّ قَوْمَاً عَبَدوُهُ
شُكْرَاً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْاحْرارِ».[4]