گرفته شد و
به مجازات الهى گرفتار گشتند، مىفرمايد: «خداوند (براى آنها كه كفران نعمت
مىكنند) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام بوده و همواره روزيش بطور
فراوان از هر مكانى برايش فرا مىرسيده اما آنها نعمت خدا را كفران كردند و خداوند
به سبب اعمالشان لباس گرسنگى و ترس و ناامنى را بر اندامشان پوشانيد- پيامبرى از
خود آنها براى هدايت آنها آمد اما او را تكذيب كردند و عذاب الهى آنها را فرو گرفت
در حالى كه ظالم بودند».
در اين كه
آيا اين آيه اشاره به سرزمين خاصى است يا بيان يك مثال كلى مىباشد در ميان مفسران
گفتگو است. جمعى معتقدند كه آيه ناظر به سرزمين مكه است و تعبير
«يَأْتِيها رِزقُها رَغَداً مِن كُلِّ مَكانٍ؛ روزى آنها
بطور فراوان از هر مكان فرا مىرسيد» اين احتمال را تقويت مىكند
چرا كه كاملًا منطبق بر شرائط مكه است زيرا سرزمين خشك و سوزان و بىآب و علفى است
كه به بركت خانه خدا هميشه انواع نعمتها از همه جاى دنيا به سوى آن سرازير است.
تعبير به
«كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً؛ آن محل امن و امان و مطمئن بود»
نيز قرينه ديگرى بر اين تفسير است چرا كه محيط حجاز غالباً در آتش ناامنى مىسوخت
ولى شهر مكه به بركت خانه خدا امن و امان بود.
هنگامى اين
نعمتهاى مادى به اوج خود رسيد كه نعمت معنوى بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله بر
آن افزوده شد ولى مكّيان اين نعمتهاى مادى و معنوى را كفران كردند و به قحطى و خشك
سالى و ناامنى گرفتار شدند و اين گونه است سرانجام كسانى كه در برابر نعمتهاى الهى
ناسپاسى كنند!
ولى با
اينهمه مىتواند آيه مفهوم جامع و گستردهاى داشته باشد كه تمام گروههاى كفران
كننده نعمتهاى مادى و معنوى را شامل شود هر چند اهل مكه يكى از مصاديق بارز آن
بودند كه طبق بعضى از روايات به خشكسالى گرفتار شده تا