و در مجموع
از اين چند آيه مىتوان نتيجه گرفت كه كفران نعمتها و ناسپاسى در برابر مشكلات
انسان را به صفات سوء ديگرى مىكشاند و از مغفرت و اجر كبير محروم مىسازد.
تعبير به
«لئن اذَقْنا» (اگر بچشانيم) در هر دو مورد تعبير لطيفى است كه مىگويد:
انسانهاى
بىايمان يا ضعيف الايمان چنان هستند كه اگر مختصر نعمتى از نعم الهى از آنها سلب
شود زبان آنها به ناشكرى و اظهار يأس و نااميدى گشوده مىشود و اگر مختصر نعمتى به
آنها برسد مغرور مىشوند و در غفلت فرو مىروند و طغيان مىكنند اين در حالى است
كه تمام دنيا چيز كوچكى و آنچه به يك انسان مىرسد بخش كوچكترى است و اگر آن بخش
فى حد ذاته كوچك و ناچيز باشد بىاندازه كم ارزش خواهد بود ولى با اين حال، افراد
بىايمان را تكان مىدهد و اين به خاطر كمبود ظرفيت آنها است در حالى كه ايمان و
آشنائى با ذات پاك خدا كه بىنهايت قدرت، علم و توانائى دارد چنان ظرفيتى به انسان
مىبخشد كه حوادث بزرگ اعم از نيك و بد او را دگرگون نمىسازد.
***
در پنجمين آيه اشاره به حال كسانى مىكند كه به
هنگام روى آوردن مصيبتها دست به دامن لطف پروردگار مىزنند و با تمام وجود خويش
خدا را مىخوانند اما همين كه طوفان بلا فرو نشست همه چيز را فراموش كرده و به
ناسپاسى روى مىآورند مىفرمايد: «هنگامى كه در دريا ناراحتى به شما برسد (و
گرفتار طوفان و گرداب و امواج خطرناك شويد) همه كس را جز خدا فراموش مىكنيد اما
هنگامى كه شما را به خشكى مىرساندو نجات مىدهد روى برمى گردانيد و انسان
(بىايمان) كفران كننده است». (وَ اذَا مَسَّكَمُ الضُّرُ فِى
الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ الّا ايّاهُ فَلَمّا نَجَّاكُمْ الَى البَّرِّ
اعْرَضْتُم وَ كانَ الاْنْسانُ كُفُوراً).
بارها در
زندگى خود نيز شبيه اين موضوع را ديدهايم كه افراد ضعيف الايمان هنگامى كه گرفتار
امواج بلا مىشوند و طوفان، بيمارى، فَقْرْ، گرفتارى و مصائب ديگر