نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 3 صفحه : 408
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «الْحِلْمُ
سِراجُ اللَّهِ يَسْتَضيئى بِهِ صاحِبُهُ الى جَوارِهِ وَ لا يَكُونُ حَليماً الّا
الْمَؤيِّدُ بِانْوارِ اللَّهِ وَ بِانْوارِ الْمَعْرفَةِ وَ التّوحيدِ؛ حلم چراغ پر فروغ الهى است كه دارنده آن از آن بهره
مىگيرد، و به سوى جوار قرب خدا پيش مىرود، و انسان نمىتواند حليم باشد، مگر
اينكه با انوار الهى و انوار معرفت و توحيد تأييد گردد».[1]
د) علم و عقل و آگاهى بر نتايج مثبت حلم و
پيامدهاى منفى خشم و غضب نيز عامل ديگرى براى پيدايش اين فضيلت اخلاقى در وجود
انسانها است، اميرمؤمنان على عليه السلام مىفرمايد: «الْحِلْمُ نورٌ جُوْهَرُهُ الْعَقْلُ؛ حلم و بردبارى نورى است كه جوهره آن عقل است».[2] و در تعبير
ديگرى مىفرمايد: «بِوُفُورِ الْعَقْلِ يَتَوَفَّرُ
الْحِلْمُ؛ با افزايش عقل بر ميزان حلم و بردبارى نيز
افزوده مىشود».[3]
و نيز در حديثى از همان بزرگوار مىخوانيم: «عَلَيْكَ بِالْحِلْمِ فَانَّهُ ثَمَرَةُ الْعِلْمِ؛ بر تو باد به حلم و بردبارى كه ميوه درخت علم است».[4]
3- موارد استثناء: با اين كه حلم از فضائل
بسيار برجسته و از خوهاى شايسته انسانى است، ولى مواردى پيش مىآيد كه حلم در آنجا
پسنديده نيست و اين گونه استثنائات در ساير فضائل اخلاقى نيز ممكن است پيدا شود
مثلًا در مواردى كه حلم و بردبارى سبب جرأت و جسارت جاهلان متعصب مىشود و بر فشار
و فساد و عصيان خود مىافزايند در اينجا حلم پسنديده نيست بايد عكس العمل مناسبى
نشان داده شود تا او سكوت كند.
در مواردى كه حلم و بردبارى به زيان جامعه و يا مكتب و عقيده انسان تمام
مىشود در آنجا نيز حلم و سكوت غلط است.
و نيز در مواردى كه حلم نشانه ضعف و ذلت محسوب مىشود حلم كار خوبى نيست و به
گفته شاعر: