responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 344

بپرهيزد، يكى از مهمترين عوامل سوءظن را از خود دور ساخته است.

ج) ترتيب اثر ندادن به بدگمانى نيز يكى ديگر از طرق درمان آن است، زيرا اگر انسان نسبت به كسى بدگمان شد، و به دنبال آن از او فاصله گرفت و اظهار بى‌اعتمادى نمود، و خلاصه در لابلاى اعمالش آثار بدگمانى ظاهر شد، سبب تشديد اين صفت مى‌شود، ولى با بى‌اعتنايى و ترتيب اثر ندادن تدريجاً ضعيف و محو مى‌گردد. به همين دليل در روايات اسلامى مى‌خوانيم: «اذا ظَنَنْتُمْ فَلا تَحَقَّقُوا؛ هنگامى كه گمان بد برديد، به آن ترتيب اثر ندهيد». [1]

بى‌شك توجه به مجازات‌هاى الهى و آثار سوء معنوى اين رذيله اخلاقى كه نمونه‌اى از آن در روايات آغاز بحث گذشت، نيز اثر قوى و بازدارنده در اين زمينه دارد، و انسان را به ترك آن دعوت مى‌كند.

موارد استثناء

بى‌ترديد زشتى سوءظن، هر چند به عنوان يك قاعده كلى مورد قبول است استثنائاتى نيز دارد كه در روايات اسلامى به آن اشاره شده است از جمله:

الف) هرگاه فساد در محيطى به صورت يك خوى غالب درآيد، و آلودگان غلبه پيدا كنند، حسن ظن در چنين شرائطى نه تنها از فضايل اخلاقى نيست، بلكه ممكن است انسان را گرفتار عواقب ناگوارى كند. لذا در روايات اسلامى نسبت به اين موضوع هشدار داده شده است.

در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌خوانيم: «اذا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمانِ وَ اهْلِهِ ثُمَّ اساءَ رَجُلٌ الظَنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَم، وَ اذا اسْتَوْلَى الْفَسادُ عَلَى الزَّمانِ وَ اهْلِهِ فَاحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ؛ هنگامى كه صلاح و دوستى بر زمان و اهلش غالب شود، سپس كسى نسبت به ديگرى كه گناهى از او آشكار نشده است سوءظن پيدا كند، ظلم و ستم كرده است، و هرگاه فساد بر زمان و اهلش چيره گردد، و در اين حال كسى به ديگرى حسن ظن پيدا كند، خود را فريب داده است». [2]


[1]. كنزالعمال، جلد 3، صفحه 497، حديث 7585.

[2]. نهج البلاغه، كلمات قصار، حديث 114.

نام کتاب : اخلاق در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 3  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست