بعضى ديگر از اين پشتوانهها گرچه چنين نبوده ولى قدرت نفوذ آن محدود و آميخته
با كاستيها و نارسائيها و احياناً خطا و اشتباه هست.
تنها انگيزه نيرومند و مؤثّر و خالى از خطا و اشتباه و هرگونه كاستى براى
مسائل اخلاقى، انگيزه الهى است كه از منبع وحى سرچشمه مىگيرد.
در اينجا فضائل اخلاقى به عنوان ابزارى براى نيل به سودجويى و منفعت طلبى
محسوب نمىشود، و وسيلهاى براى رفاه اجتماعى نيست (هر چند اخلاق بطور قطع هم مايه
آرامش و آبادانى و رفاه است و هم تأمين كننده منافع مادّى).
در اينجا اصالت با انگيزههاى معنوى است؛ و به تعبير روشنتر، ذات پاك خداوند
كه كمال مطلق و مطلق كمال است، و جامع جميع صفات جمال و جلال مىباشد، محور اصلى
شمرده مىشود، و هر انسانى مىكوشد خود را به آن كمال مطلق نزديك كند، و پرتوى از
اسماء و صفات او را در درون جان خود زنده نمايد؛ روز به روز به او نزديكتر و
شبيهتر شود (هر چند ذات پاكش از هرگونه شبيه و مانند واقعى منزّه است)؛ و در اين
مسير كه به سوى بىنهايت مىرود، هيچ حدّ و مرزى از كمال را به رسميّت نمىشناسد؛
وجود او مملوّ از عشق به خدا يعنى كمال مطلق مىشود، و انوار ذات و صفات او وجودش
را روشن مىسازد، بطورى كه هر لحظه فضيلت و كمال برتر و بالاترى را طالب است؛ نه
در قيد منافع مادّى است، نه اخلاق را براى شخصيّت مىخواهد و نه تنها وجدان انگيزه
اوست، بلكه انگيزهاى برتر و بالاتر از همه اينها دارد.
او معلومات خود را گذشته از عقل و وجدان، از وحى آسمانى مىگيرد و ارزشهاى
راستين را از دروغين در پرتو آن جدا مىسازد، و با ايمان و يقين كامل و خالى از
هرگونه ترديد و تزلزل در اين راه گام برمىدارد.
در اين زمينه قرآن راهنماى خوبى است:
قرآن مجيد به روشنى اعمال اخلاقى را زائيده ايمان به خدا و روز قيامت مىشمرد
و در بسيارى از آيات «عمل صالح» پشت سر ايمان و به عنوان ثمره درخت ايمان آمده
است.