نام کتاب : آيات ولايت در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 429
اهل سنّت از ابن عبّاس [1] و علماء شيعه از ابن مسعود نقل كردهاند. يعنى روايت مزبور
را ابن عباس و ابن مسعود هر دو از پيامبر شنيده و براى ما نقل نمودهاند.
طبق اين حديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله چنين مىفرمايد:
هنگامى كه به معراج رفتم (در مرحلهاى از اين سفر) به جايى رسيدم كه تمام
واسطهها برداشته شد، نه فرشتگان مقرّب (نه جبرئيل، نه روح الامين، نه ميكائيل) و
نه پيامبرى از پيامبران (و خلاصه هيچ كسى غير از من و خداوند نبود و من مستقيماً
مطالب را از خداوند مىگرفتم) در آن درجه عالى قرب الهى هيچ حاجتى از خداوند
نخواستم مگر اين كه خداوند بهتر از آن را به من عنايت فرمود. (در اين مقام قرب
پروردگار و در اين حالت خاصّ و استثنايى) صدايى شنيدم كه مىگفت: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» عرض كردم: پروردگارا! من «منذر» من هستم، ولى منظور از
«هادى» كيست؟ خداوند فرمود: هادى، علىّ بن أبي طالب است. (سپس خداوند علىّ اعلى در
آن مقام قرب و ويژه، شروع به توصيف على نمود و سه صفت بسيار زيبا و پرمعنى براى آن
حضرت بر شمرد،
[2] جمله «قائد غرّ المحجّلين» كه در
روايات متعدّد ديگرى نيز آمده است، بدين معنى است: «قائد» به معناى رهبر و پيشوا و
امام است، و «غُرّ» جمع «أغرّ» به معناى سفيد و روشن و نورانى است، به افرادى كه
چهره آنها روشن باشد «اغر» مىگويند. و امّا «محجّل» در لغت از «حَجَل» گرفته شده
و، «حَجَل» به «كبك سفيد» گفته مىشود، سپس به «اسبهاى سفيد» هم اطلاق شده است و
بعداً توسعه يافته و به انسانهاى آبرومند با شخصيّت كه در جامعه مىدرخشند نيز
اطلاق گرديده است. بنابراين، معناى جمله فوق اين است: «پيشواى رو سفيدان آبرومند و
با شخصيّت جامعه انسانى».