نام کتاب : آيات ولايت در قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 255
گنهكار در گناهش اختيار داشته و نه مطيع، با اراده عبادت كرده است، پس نه اين
مستحقّ پاداش است و نه آن استحقاق عقوبت دارد! اگر جبر را بپذيريم هيچ دادگاهى
نبايد مجرمى را محاكمه كند؛ زيرا در ارتكاب جرم از خود اختيارى نداشته است.
آيا شما مىتوانيد آتش را به جرم سوزانيدن يك انسان بىگناه محاكمه كنيد؟
آيا مىتوانيد آب دريا را به جرم خفه كردن يك انسان بىگناه محاكمه كنيد؟
آيا مىتوان برق را به جرم كشتن بىگناهى محاكمه كرد؟
مسلّماً جواب همه اين سؤالات منفى است و چنين محاكمههايى خندهدار خواهد بود.
انسانِ مجبورِ بىاراده نيز شبيه آب و آتش و برق است و جرائم او قابل محاكمه نيست.
جالب اين كه طرفداران اين نظريّه در مقام عمل بر خلاف عقيده خود عمل مىكنند،
اگر كسى به آنها سيلى بزند اعتراض مىكنند، اگر سارقى به منزل آنها دستبرد بزند
از او شكايت مىنمايند، در حالى كه اگر انسانها فاقد اراده هستند، نبايد به كسى
اعتراض كرد و از شخصى شكايت نمود. و اين تضادّ مهمّى بين گفتار و عمل قائلين به
مذهب جبر است.
خوانندگان عزيز شايد تصوّر كنند كه اين مطالب صرفاً يك نظريّه است و طرفدار
واقعى ندارد، ولى متأسّفانه بايد اعلام كنيم كه عدّهاى بطور جدّى از اين نظريّه
باطل دفاع مىكنند و در دفاع از آن، كتابهاى مختلفى نوشتهاند و چنين انسانهايى
وجود دارند.
آرى، اين افراد چون نتوانستند توحيد افعالى را خوب تفسير كنند رو به جبر آورده
و فراموش كردند كه اختيار و اراده انسان را نيز خداوند به او داده است و اگر
بگوييم انسان اختيار و اراده دارد و بر آن اساس كارهايى انجام مىدهد همه به
خداوند بازمىگردد و هيچ ضررى به توحيد افعالى نمىزند.
اشاعره و معتقدان به جبر، حتّى منكر عالَم أسباب شدهاند. آنها مىگويند: