محمّد باقر مجلسى كرد، كامل كننده كتابها و در واقع، در نوع خود، بىنظير است.
علّامه مجلسى، همه اين كتب و كتابهاى تازه كشف شده را در يك مجموعه عظيم روايى به نام بحار الأنوار، گردآورى نمود.
محمّد ابراهيم جنّاتى، درباره علل و عوامل تأليف اين مجموعهها، مىنويسد:
نمىتوان انكار كرد كه جنبش اخباريگرى و توجّه عميق آنان به متون روايى، تأثيرى در تأليف اين مجموعههاى عظيم روايى داشته و زمينه را براى اين منظور آماده كرده است؛ ولى اين كه رواج اخباريّت، تنها عامل تأليف كتابهاى روايى بوده، صحيح نيست؛ بلكه عوامل ديگرى نيز در آن نقش داشتهاند و يكى از آن عوامل، اين است كه پس از شيخ الطائفه طوسى (م 460 ق)، كتب روايى زيادى كشف گرديد كه رواياتش در كتب چهارگانه شيعه، مندرج نبود و اين ضرورت احساس شد كه كتب روايى متفرّق، در مجموعههاى بزرگ، گردآورى شود.[1] بعضى براى همگامى با جوامع اوّليه حديث، بر آن شدند تا جوامع ثانويه را هم منحصر در عدد چهار بكنند و آنها را «أربعه ثانويه» يا «متأخّره» نامگذارى كنند و در اين زمينه، علاوه بر سه كتاب معروف، الوافى، وسائل الشيعة وبحار الأنوار، نظريات مختلفى درباره كتاب چهارم وجود دارد. برخى مستدرك الوسائل مرحوم حاجى نورى (م 1320 ق) را چهارمين كتاب، قلمداد مىكنند[2] و برخى بر آناند كه جوامعالكَلِم سيّد محمّد بن شرف الدين على، معروف به ميرزا جزائرى (ق 11 ق)، جزو كتب اربعه است.[3] ولى علىرغم آن كه مستدرك الوسائل در ميان عامّه (عرف جوامع علمى) از كتب