نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 74
كسى كه فكرى دارد و خلاف آن عمل مىكند، دو تصور از خود خواهد داشت: «من انسان خوب، درستانديش و درستكردارى هستم» و «من عملى كه خلاف نگرش صحيح بود، انجام دادهام (فرد خلافكارم)». اين دو شناخت در او تنش ايجاد مىكند؛ چون نمىتواند دست به توجيه خود بزند و بگويد: من اين عمل خلاف ميلم را به دليل پاداش كافى انجام دادهام. از اين رو، مىكوشد نگرش جديدى پيدا كند كه ناهماهنگى شناختى پيش نيايد. مثلًا نگرش اوّليهاش را اينطور تغيير مىدهد كه گرفتن نمره بيست و انجام تكليف درسى خوب، ولى سخت است؛ يعنى كارى را كه با پاداش يا تنبيه كافى براى برانگيختن به عمل، طبق پاسخ از نوع متابعت انجام مىداد و با زوال پاداش يا تنبيه كافى آن را ترك مىكرد، وقتى با پاداش يا تنبيه ناكافى آن را انجام دهد، مىكوشد به انجام آن كار متعهد شود و آن عمل را درونى كند. از اين مطلب در مسائل مختلف تربيتى و گروهى استفاده مىشود.
يكى از نتايج اين بحث، تغيير نگرش بعد از تصميمگيرى است. اگر كسى بخواهد يكى از دو كار را انجام دهد، در اطراف هر دو مطالعه و مشورت مىكند، ولى همينكه تصميم گرفت و يك عمل را انجام داد، روشش عوض مىشود. از اين رو، سعى بر جمعآورى اطلاعات درباره خوب بودن كارى كه انجام داده مىكند. نيز اطلاعات مبنى بر ضعف عملى را كه انجام نداده گرد مىآورد و فقط با كسانى كه عملى مشابه كار او را انجام دادهاند در اينباره صحبت مىكند.
تغيير، خصوصيت تمام فرهنگهاست، ولى ميزان و مسير تغيير از فرهنگى به فرهنگ ديگر و از زمانى به زمان ديگر متفاوت است. ممكن است تغيير فرهنگ كند يا تند، آگاهانه يا ناآگاهانه، خواسته يا ناخواسته، برنامهريزى شده يا پراكنده و نامنسجم، با منشأ داخلى يا خارجى، و در عناصر محورى يا حاشيهاى باشد. مكانيزمهاى تغيير فرهنگ عبارتاند از:
اختراع، اشاعه، فرهنگپذيرى، طغيان، شورش و انقلاب. در اين جا توضيح برخى از آنها را مىآوريم.[1]
[1]. ر. ك: عسگرى خانقاه، تحول فرهنگى و الگوهاى آن( مجموعه مقالههاى سمينار جامعهشناسى و توسعه) ج 1، ص 106- 111.
نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 74