نام کتاب : انديشه اجتماعى در روايات امر به معروف و نهى از منكر نویسنده : صديق اورعى، غلامرضا جلد : 1 صفحه : 143
ناخوشآيند است، مردم براى كاهش سائق آن برانگيخته مىشوند. اين كار با تغيير يك يا هر دو شناخت، به صورتى كه آنها را با هم سازگار گرداند يا با افزودن شناختهاى جديد براى پر كردن فاصله ميان شناختهاى اوّليه، انجام مىگيرد. از سوى ديگر، اين نوع از گروهها در طول اين مدت، فرد را به درون روابط گروهى- حتّى[1] بدون اين كه فرد از كثرت و شدت اين روابط به خوبى آگاه باشد- مىكشند و اعمالى را از او مىخواهند كه اينها نيز به درونى كردن ارزشهاى گروه از سوى فرد، شدت مىبخشد. خلاصه، هنگامى كه تصميم، ابطالناپذير باشد، ناهماهنگى بيشتر كاهش مىيابد. مردم اگر نتوانند در مورد تصميم خود اقدام بكنند، در مورد درستى آن اطمينان بيشترى مىيابند. اصولًا آموزش ارزشهاى گروه به افراد، بعد از طى مراحلى از وفادارى به گروه انجام مىشود كه در واقع آموزش و استدلال نيست، بلكه تبليغ در سطح پيچيدهترى است.[2]
اكنون به خوبى تفاوت ماهوى اين دو نوع گروه- براساس تقدم شناخت قطعى بر تلقين و ايمان يا عدم آن- روشن شده است. فرآيند آن را مىتوان از راه نمودار رسم كرد:
1. شناخت عقلى تذكر مستمر ايمان عمل ايمان ... ارتباط ارتباط بيشتر كاهش ناهماهنگى شناختى
يكى از نكتههاى مهم در نحوه پيدايش اين دو نوع گروه و نيز تشكيل و ادامه حيات آنها كه عامل اساسى تفاوت ماهوى آنها به شمار مىآيد، تحت عنوان رابطه غير مستقيم يا مستقيم بيان مىشود. در نوع اوّل، فرد ارزشها را مىپذيرد و هويت و شخصيت خود را براساس آنها شكل مىدهد و از كانال ارزشها، با افراد همنظر و همايمان خود براى رسيدن به اهداف