نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على جلد : 1 صفحه : 31
قَالُواْ يَاحَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلاَ سَآءَ مَا يَزِرُونَ . [1] آنان كه لقاى خدا را تكذيب كردند ، البته زيانكار شدند . پس آن گاه كه قيامت ، به ناگاه بر آنان فرا رسد ، مى گويند : واى بر ما بر آنچه درباره آن كوتاهى كرديم و آنان بار سنگين گناهان خويش را بر دوش مى كشند . چه بد است بارى كه مى كشند» . همان گونه كه ملاحظه كرديد ، اين گروه حسرت زده، خود را مقصّر دانسته و گناه اين كوتاهى و تفريط را به عهده مى گيرند و خود را ملامت مى كنند. خداوند در قرآن ، وضعيت شيطان را نسبت به مردم ، اين چنين بازگو مى كند : چون كار از كار گذشت ، شيطان مى گويد: خدا به شما وعده اى داد كه حالا راستى آن را مى بينيد و من هم وعده اى دادم كه به آن وفا نكردم . وعده خدا اين بود كه مؤمنان را به زندگى سعادتمند و اهل شرك را به زندگى همراه با عذاب و اندوه در دنيا و آخرت، نويد داد و به آن وفا كرد ؛ امّا من ، شما را به لذّت ها و آرزوهاى دور و دراز وعده دادم ، به طورى كه از آخرتْ غافل شُديد ، امّا به آنچه كه به شما وعده دادم نرسيديد و حسرت به دل مانديد. البته من بر شما تسلّط و اجبارى نداشتم ، فقط از شما دعوت مى كردم و شما با ميل و اراده خود مى پذيرفتيد . در واقع ، شما بوديد كه با زودباورى خود ، مرا بر نفستان مسلّط مى كرديد . پس مرا سرزنش نكنيد و خودتان را ملامت كنيد. [2]