نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على جلد : 1 صفحه : 100
در بيان ديگر ، خطاب به همه انسان ها فرمود: يابنَ آدَمَ ما كَسَبتَ فَوقَ قُوتِكَ فَأنتَ فيهِ خازِنٌ لِغَيرِكَ . [1] اى فرزند آدم! آنچه بيش از مقدار خوراك [و نياز] خودت به دست مى آورى، انباردار ديگران هستى. اگر ما بنا را بر اهمالكارى و تسامح بگذاريم، ابتدا وظيفه اى را ترك كرده ايم و بعد ، وظيفه ديگرى را . در اين حال ، ملكه گناه ، در ما تقويت مى گردد و ديگر مبارزه با نفس ، مشكل خواهد شد . به طور كلى، به عقب انداختن كارها از سه ناراحتى نشئت مى گيرد:
يك . احساس خودكم بينى
در مواقعى كه فرد ، احساس خودكم بينى مى كند، شخصيت خود را در جايگاهى پايين تر از آنچه هست مى بيند ، به همين جهت ، دچار ناراحتى شده ، اعتماد به نفس خود را از دست مى دهد و احساس بى ارزشى مى كند. كسى كه در ارزش وجودى خود شك مى كند ، طبيعى است كه آمادگى انجام دادن كارهاى خوب را ندارد. چنانچه امام على عليه السلام فرموده است: مَن هانَت عَلَيهِ نَفسُهُ فَلا تَرجُ خَيرَهُ . [2] كسى كه احساس بى ارزشى مى كند ، كار خيرى را از او انتظار نداشته باش. بيشتر كسانى كه مرتكب اهمال كارى مى شوند ، تصوّر مى كنند كه توانايى انجام دادن آن كار را ندارند و در برابر وظيفه اى كه بر عهده آنها قرار گرفته ، ضعيف و زبون اند و يا اگر هم توانايى انجام دادن آن را دارند ، نمى توانند در حدّ انتظار و مطلوب آن را به پايان برسانند .
[1] رفتارى است فراگير كه بين افراد جامعه ، در سطوح Procrastination[2] روان شناسى اهمالكارى ، ص 209 .[3] بحار الأنوار ، ج 77 ، ص 75 ، ح 3 .[4] همان ، ج 73 ، ص 75 ، ح 39 .[5] همان ، ج 78 ، ص 164 ، ح 1 .[6] روان شناسى اهمالكارى، ص 22[7] غرر الحكم ، ح 4471 .[8] غرر الحكم ، ح 3968 .[9] نهج البلاغة ، حكمت 239 .[10] الكافى ، ج 5 ، ص 85 ، ح 4 .[11] غرر الحكم ، ح 1760 .[12] ره توشه، ج 1 ، ص 44 ـ 45 .[13] تفسير العيّاشى ، ج 1 ، ص 72 ، ح 144 .[14] الجامع الصغير ، ج 1 ، ص 160 ، ح 1058 .[15] نهج البلاغة ، حكمت 429 .[16] نهج البلاغة ، نامه 31 .[17] نهج البلاغة ، ص 503 ، ح 192 .[18] غرر الحكم ، ح 5657 .[19] روان شناسى اهمالكارى ، ص 76 ـ 77 .
نام کتاب : آه سرد نویسنده : سروش، محمد على جلد : 1 صفحه : 100