18347.عنه صلى الله عليه و آله : مَن هذا اللاّعِنُ بَعيرَهُ ؟ اِنزِلْ عَنهُ فَلا تَصحَبْنا بِمَلعونٍ ، لا تَدْعوا على أنفُسِكُم ، و لا تَدْعوا على أولادِكُم ، و لا تَدْعوا على أموالِكُم . [1]
18348.عنه صلى الله عليه و آله ـ لمّا لَعَنَتِ امرَأةٌ ناقَةً لَها ـ: خُذوا مَتاعَكُم عَنها ، فأرسِلوها فإنّها مَلعونَةٌ . [2]
18349.عنه صلى الله عليه و آله : إذا خَرَجَتِ اللَّعنَةُ مِن فِي صاحِبِها نَظَرَت ؛ فإنْ وَجَدَت مَسلَكا في الذي وُجِّهَت إلَيهِ ، و إلاّ عادَت إلى الَذي خَرَجَت مِنهُ . [3]
18350.عنه صلى الله عليه و آله ـ لَمّا قالَ لَهُ جُرموزُ الهُجَيميُّ : أوصِني ـ: اُوصِيكَ أن لا تكونَ لَعّانا . [4]
18351.عنه صلى الله عليه و آله : لا تَلعَنوا بلَعنَةِ اللّه ِ ، و لا بغَضَبِ اللّه ِ ، و لا بالنّارِ . [5]
18352.المحجّة البيضاء : رُويَ أنّ نُعَيمانَ الأنصاريَّ كانَ يُؤتى بهِ رسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله في كُلِّ قَليلٍ فيَحُدَّهُ في مَعصيَةٍ يَرتَكِبُها ، إلى أن اُتِيَ بهِ يَوما فحَدَّهُ ، فلَعَنَهُ رجُلٌ و قالَ : ما أكثَرَ ما يُؤتى بهِ رسولَ اللّه ِ ! فقالَ عليه السلام : لا تَلعَنْهُ ؛ فإنّهُ يُحِبُّ اللّه َ و رسولَهُ . [6]
18347.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اين كه بود كه شترش را لعنت كرد؟از آن پياده شو و حيوان لعنت شده را با ما نياور. نه خود را نفرين كنيد، نه فرزندانتان را و نه اموالتان را.
18348.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به زنى كه ناقه خود را لعنت كرد ـفرمود : بارتان را از پشت آن ناقه برداريد و رهايش كنيد برود؛ زيرا كه او لعنت شده است.
18349.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هرگاه لعنت از دهان لعنتگر خارج شود، نگاه مى كند، اگر راهى به سوى آن چيزى كه متوجّه آن شده است يافت، به طرفش مى رود و گر نه به طرف كسى كه از دهانش [لعنت ]خارج شده است برمى گردد.
18350.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به جرموز هجيمى كه عرض كرد: مرا سفارشى فرما ـفرمود : به تو سفارش مى كنم كه لعنتگر نباشى.
18351.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : نه به لعنت خدا [كسى را ]نفرين كنيد، نه به غضب خدا و نه به آتش.
18352.المحجّة البيضاء : روايت شده است كه نُعَيمان انصارى را زود به زود نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مى آوردند و آن حضرت او را به خاطر گناهى كه مرتكب شده بود مجازات مى كرد تا آن كه روزى او را آوردند و پيامبر حدّش زد. مردى او را لعنت كرد و گفت: چقدر او را نزد رسول خدا مى آورند؟! رسول خدا فرمود: لعنتش مكن؛ زيرا او خدا و رسولش را دوست دارد.