شرح: لَهِجَ (به جيم) به صيغه ماضى معلومِ باب «عَلِمَ» است. اللَّهَج (به فتح لام و فتح هاء): بسيار عادت كردن به چيزى. مى آيد در «كِتَابُ الْاءِيمَانِ وَالْكُفْرِ» در حديث دومِ باب پنجاه و يكم كه «بَابُ الصِّدْقِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَة» است كه: «لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِيَامِهِمْ؛ فَإِنَّ الرََّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ و الصَّوْمِ حَتّى لَوْ تَرَكَهُ اسْتَوْحَشَ». الاِفْتِتَان: بازى خوردن و بازى دادن. يعنى: روايت است از امير المؤمنين عليه السلام اين كه گفت كه: به درستى كه از جمله مبغوض ترِ خلايق سوى اللّه - عَزَّ وَ جَلَّ ـ هر آيينه دو مرد است: اوّل، صوفىِ بى قيد و آن، مردى است كه واگذاشته كار او را اللّه تعالى به خودش؛ به اين معنى كه توفيق نداده او را كه دانستن مسائلى را كه بى مكابره اختلاف در آن و در دليل آن رود، از رسول و قرآن و امام حق كسب كند؛ چه به خيالش افتاده كه هر نامعقول كه در ذهنش افتد و نفس خبيثش قبول كند، معقول است و راه كسب علمِ چيزى كه بى مكابره اختلاف در آن و در دليل آن رود و به چشم و مانند آن دانسته نشده باشد، رياضت و صفاى ذهن است. پس آن مرد، دور است از راه راست كه اللّه تعالى در محكمات كتابِ خود براى خلايق قرار داده كه گفته كه: «فَسْئلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ بِالْبَيِّنَاتِ
نام کتاب : صافي در شرح کافي نویسنده : قزوینی، خلیل جلد : 1 صفحه : 406