نام کتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) نویسنده : گلستانه، سید علاء الدین جلد : 1 صفحه : 192
و دو حديث مخصوص به حرمت غنا، در قرآنْ آن همه معارضات داشته
باشد و مخالف قرآن و اجماع بوده باشد، بنا بر ظاهرش، چنانچه تجويزكنندگان غنا
فهيمدهاند، عملْ جايز نخواهد بود. پس چاره به غيرِ طرح يا تأويل در چنين حديثى
نخواهد بود.
ديگر از جمله احاديثى كه
به آن مستند مىشوند در اباحت غنا، آن است كه كلينى رحمه الله از حضرت ابى الحسن
عليه السلام روايت كرده كه فرمود: على بن الحسين عليهما السلام قرآن مىخواند و
بسيار بود كه كسى از پيش آن حضرت مىگذشت و از خوبىِ آواز او، بيهوش مىشد و اگر
امام از حُسن صوت خود، قدرى ظاهر سازد، مردم، تاب آن نمىآرند. راوى مىگويد كه من
گفتم كه: حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله آيا نماز با مردمان نمىكرد و آواز خود
را به قرآن، بلند نمىساخت؟ فرمود كه: حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله از اخلاق
خود، به قدرى بر دوش مردم مىگذاشت كه طاقت آن، داشته باشند.[1] و بعضى، لفظ حديث را شايد به وجهى
ديگر فهمند؛ امّا آنچه مذكور شد، ظاهرتر است.
و كلينى رحمه الله از
حضرت امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله
فرموده: هر چيز، زيورى دارد و زيور قرآن، آوازِ خوب است.[2] و از آن حضرت، روايت كرده كه فرمود:
حضرت على بن الحسين عليهما السلام آوازش بهترينِ آوازها بود در قرائت قرآن، و
سقّايان كه مىگذشتند، بر درِ خانه آن حضرت مىايستادند و قرائت او را گوش
مىكردند. و حضرت امام محمّد باقر عليه السلام خوشآوازترينِ مردم بود.[3] و اين سه
حديث- چنانچه ظاهر است-، مخصوص قرائت قرآن است و دلالتِ صريح بر غنا ندارد؛ زيرا
كه خوبىِ آواز، چنانچه از راه ترجيع مىباشد، از راه جوهر آواز و نسق خاص در قرائت
مىباشد، و بسيار است كه آواز خوب بىترجيع كه قرآن خوانند، بسيار خوشتر مىآيد
از آوازهاى مشتمل بر ترجيع. و بُعدى ندارد كه حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله و
حضرات ائمّه معصومين عليهم السلام توانند قرآن را از راه اعجاز، به نحوى قرائت
مىكردهاند كه با آن كه بر ترجيع نباشد، بسيار خوش آيد، بلكه كسى تابِ شنيدن
نداشته باشد.
و بر تقديرى كه اين وجه
بعيد باشد از براى دفع تناقض و رفع تعارض ميانه اخبار، بر اين وجه حمل مىبايد
كرد؛ زيرا كه احاديث سابقه، موافق قرآن و موافق اجماع و مخالف تقيّه، و اكثر و
اقوى، مِن حيث السند است و اين احاديث، با عدم صراحت، مخصّص آنها نمىتواند بود. و
بر