نام کتاب : منهج اليقين (شرح نامه امام صادق عليه السلام به شيعيان) نویسنده : گلستانه، سید علاء الدین جلد : 1 صفحه : 191
و فرمود كه: جماعتى خواهند بود كه علم از براى غير خدا ياد
مىگيرند و اولاد زِنا بسيار خواهد شد و قرآن را به غنا خواهند خواند.[1] و اين دو
حديث، اگر چه جميع رواتشان ثقه و صحيح المذهب نيستند، امّا حديث مذكور نيز چنين
است؛ زيرا كه ابوبصير- كه راوى اين حديث است-، ظاهر آن است كه يحيى بن ابى القاسم،
است به قرينه على بن ابى حمزه كه از او روايت كرده، و يحيى، اگر چه ثوثيق دارد،
امّا مذمّت به تخليط هم دارد و واقفى است. و على بن ابى حمزه، با فساد مذهب، مذمّت
بسيار دارد. و از على بن الحسن بن فضّال، روايت كردهاند كه گفت: على بن ابى حمزه،
كذّاب و متّهم است. و گفت: او كذّاب و ملعون است و من، از او احاديثِ بسيار شنيده
و اخذ كردهام[2]، امّا جايز
نمىدانم كه يك حديث از او روايت كنم.[3]
و از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كردهاند كه فرمود: بعد از موت على بن ابى
حمزه، در قبر از او سؤال كردند. چون به نام من رسيد، توقّف كرد. پس ضربتى بر سرش
زدند كه قبرش پُر از آتش شد.[4] و از حضرت
امام موسى [كاظم] عليه السلام روايت كردهاند كه به على بن ابى حمزه گفت: تو و
اصحابت، مثل خرهاييد.[5] و از حضرت
امام رضا عليه السلام روايت كردهاند كه فرمود: آيا دروغگويىِ او بر شما ظاهر
نشده؟ و نه او روايت كرده كه: «سرِ مهدى را به پيش عيسى بن موسى عبّاسى[6] خواهند برد
و او صاحب سفيانى است»؟[7] و روايت
كردهاند كه: او از همه كس، عداوتش نسبت به حضرت امام رضا عليه السلام زياده بود و
سبب آن كه واقفى شد، آن بود كه سى هزار دينار از مال حضرت امام موسى [كاظم] عليه
السلام پيش او بود و از براى طمع در آن مال، انكار موتِ آن حضرت و امامت حضرت امام
رضا عليه السلام كرد.[8] پس به حديثى
كه راوىاش چنين مردى باشد و از احاديث كه عموماً دلالت بر حرمت غنا كند