0 وان چنان ظالمانِ بدكردار كرده بر ظلم خويشتن ، اصرار 0 0 حُرمت دين و خاندان رسول جمله برداشته ز جهل و فضول 0 0 تيغ ها لعلگون ز خون حسين چه بود در جهان ، بَتَر زين شَين؟ [1] 0 0 زخم شمشير و نيزه و پيكان بر سر نيزه ، سر به جاى سِنان 0 0 كرده آل زياد و شمرِ لعين ابتداى چنين تبه در دين 0 0 آل ياسين ، بداده يكسر ، جان عاجز و خوار و بى كس و عطشان 0 0 مصطفى ، جامه جمله بدريده على از ديده ، خون بباريده 0 0 فاطمه ، روى را خراشيده خون بباريده ، بى حد از ديده 0 0 حسن از زخم كرده سينه كبود زينب از ديده ها برانده دو رود. [2] 0

4 / 5

قوامى رازى(ق 6 ق)

0 روز دهم ز ماه محرّم به كربلا ظلمى صريح رفت بر اولاد مصطفى 0 0 هرگز مباد روز چو عاشور در جهان كان روز بود قتل شهيدان به كربلا 0 0 آن تشنگان آل محمّد ، اسيروار بر دشت كربلا ، به بلا گشته مبتلا 0 0 اطفال و عورتان پيمبَر ، برهنه تن از پرده رضا همه افتاده بر قضا 0 0 فرزند مصطفى و جگرگوشه رسول سر بر سرِ سَنان و بدن بر سر مَلا [3] 0 0 عريان بمانده پردگيانِ سراى وحى مقتول گشته شاه سراپرده عبا 0 0 قتل حسين و بردگىِ اهل بيت او هست اعتبار و موعظه ما و غير ما 0 0 دل در جهان مبند ، كزو جان نبرده اند پرورده پيمبر و فرزند پادشا 0