«انسان فهميده و با كمال كسى است كه مردم را از رحمت خدا نااميد نگرداند، و آنان را از لطف و رأفت خدا نوميد نسازد و (در عين حال) از عذاب ناگهانى خدا مطمئن نگرداند».
در اين حديث، به دو عامل تربيتى يعنى بيم و اميد توجه كامل شده است. آنان كه تنها به اميد تكيه مى كنند، يهودى ويا يهودى صفتانند كه به اميد رحمت از هيچ جنايتى خوددارى نمى كنند و آنان كه تنها به بيم و خوف از غضب خدا تكيه مى كنند افراد مأيوسى خواهند بود كه هرگز توبه نيز مايه نجات آنها نخواهد بود.
3. «زُهَرى» از عالمان دربار اموى بود، روزى دستور مجازات و تنبيه فردى را صادر كرد، آن فرد در حين مجازات جان سپرد زهرى از اين حادثه به وحشت افتاد، شهر و خانواده خود را ترك نموده و به غارى پناه برد، مدت نُه سال در آن جا اقامت نمود، تا آن كه در ايّام حج شرفياب محضر امام سجاد (عليه السلام) شد. امام (عليه السلام) به او فرمود:
«إنّى أخافُ مِنْ قُنُوطِكَ ما لا أَخافُ مِنْ ذَنْبِكَ».
«من از يأس و نااميدى تو از رحمت الهى، بيش از گناهى كه مرتكب شده اى ترسانم».
[1] بحارالأنوار:6/20، باب 20، روايت 71. [2] نهج البلاغه: كلمات قصار، شماره 90.
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 8 صفحه : 464