responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 182

بايد تعلق نفس را به اين بدن تعلق«استخدامى» ناميد كه روح براى درك كيفرها و پاداشها اين بدن را استخدام مى كند.

لازم به يادآورى است كه از نظر فارابى اين پاداشها و كيفرها پاداشها و كيفرهاى مادى و عنصرى نيست، بلكه يك سلسله صور زيبا و مسرت بخش و يا صورتهاى زشت و آزار دهنده است كه نفس از طريق تخيل، آنها را مى سازد و در بهشت و دوزخِ اين صور و اشباح، به سر مى برد.

ممكن است در اين جا سؤال شود اگر بهشت و دوزخ موعود در نظر فارابى، همان ايجاد اين صورتهاى غيبى موعود در كتاب و سنت از طريق تخيل است، در اين صورت چه نيازى به بدن وجود دارد، زيرا اين گروه نيز بسان گروه كاملان (از نظر تعقل و تفكر) مى توانند با ايجاد اين صور و تخيل آنها بدون تعلق به بدن، كيفرها و پاداشهاى خود را بيابند.

پاسخ اين سؤال آن است كه فارابى وحتى شيخ الرئيس، صور خيالى وحسى را مادى دانسته و به تجرد (و حتى نيمه تجرد) آن نيز معتقد نبودند، از اين جهت معلم دوم، درباره اين گروه به فكر بدن افتاده، تا نفس به كمك آن اين صورتها را ايجاد كند.

براى اين كه خواننده گرامى از نظريه معلم دوم به طور روشن آگاه شود، عصاره گفتار او را در ضمن مواد ياد شده در زير بيان مى كنيم:

1. كاملاً از نظر تعقل و تفكر، اعم از سعدا و اشقيا، در پاداش و كيفر، نيازى به بدن ندارند، بلكه بازگشت و توجه به خويشتن و آنچه كه مربوط به آن است مراتب پاداش و كيفر آنها را فراهم مى سازد، و قهراً مدركات آنها يك رشته مدركاتى است كه مايه لذت عقلى و يا الم عقلى آنان مى گردد.

2. گروه ناقص كه روح آنان اوج نگرفته و غير از بدن، چيزى را

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست