responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 181

در دنيا ترك كرده است،نوعى تناسخ مى باشد، تناسخى كه از نظر او محال و ممتنع است.

«فارابى» در اين شرايط، خود را ميان دو محذور مى بيند: از يك طرف معاد گروه دوم، در سايه تعلّق نفس به بدن تحقق مى پذيرد، و از طرف ديگر تعلق نفس پس از جدايى به همان بدن، تناسخ مى باشد.

او براى رهايى از اين تنگنا طرح تازه اى ريخته و مى گويد: مُتعلَق نفس ممكن است بدن ديگرى باشد كه از عناصر مربوط به عالم بالا (آسمانها) تشكيل شده باشد كه مى توان از آنها به صورتهاى زير نام برد:

1. جسم آسمانى(فلكى).

2. جسمى متكون از هوا.

3. بدنى متكون از دود.

با توجه به تقسيمات معروف بطلميوسى براى مجموع جهان ماده، منحصر نمودن بدن اخروى در عناصر ياد شده كاملاً روشن است.

او معتقد بود كه جسم افلاك (آسمانها) داراى طبيعت خاصى است كه از عناصر چهارگانه تشكيل نيافته است.

وى همچنين معتقد بود كه قبل از آسمانهاى نه گانه، چهار كره وجود دارد كه نخستين آن خاك، و دومى آب، وسومى هوا، وچهارمى دود و آتش است.

روى اين اساس فارابى چنين مى انديشد كه براى پرهيز از تناسخ، نفس اين گروه به يك جرم آسمانى كه به منزله بدن او باشد، و يا به بدن متكون از ماده هوايى يا دخانى، تعلّق مى گيرد.

و در هر حال تعلق نفس به اين بدن براى تدبير آن نيست، زيرا اگر تعلق نفس به اين نوع از بدن براى تدبير آن بوده، و مستلزم تناسخ نباشد به همان بدنى دنيوى متروك نيز مى تواند تعلق بگيرد، از اين جهت براى پرهيز از تناسخ

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 5  صفحه : 181
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست