responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 344

همه اين آيات حاكى از آن است كه در معنى اين كلمه سلطه و توانايى بر تصرف نهفته است.

2. مِلك(به كسر ميم)

مِلك به معنى مملوك، ومصدر به معنى اسم مفعول رايج است، چنان كه گفته مى شود: السكةُ ضرب الأمير أى مضروبه، ضرب در اين مورد، به معنى مضروب است يعنى ضرب اين سكه توسط امير انجام گرفته است.

ملكيت نوعى رابطه، بين مالك و مملوك است و ملكيت بدون آن مفهومى ندارد چيزى كه هست گاهى رابطه مالك با مملوك، تكوينى است، چنان كه هر انسانى خود را مالك اعضا و جوارح خود مى داند و مى گويد: دست من، چشم من، و منشأ اين رابطه اعتبار و قرار داد نيست، بلكه آفرينش است چون هر انسانى اختيار دار اعضا و جوارح خود مى باشد تا به هر نحوى خواست تصرف كند. هرگاه رابطه مالكيت تكوينى باشد، گذشت زمان جز مرگ چيزى در آن مؤثر نيست، و گاهى رابطه قراردادى است. مثلاً هر انسانى خود را نسبت به شكار خويش اولى دانسته و آن را مال خويش مى داند، و عقلا نيز اين رابطه را پذيرفته اند، از اين جهت هر نوع تصرف مالك را قانونى مى شمارند ولى اين رابطه دايمى و پيوسته نيست، بلكه قابل مبادله است، چه بسا آن را بدهد و چيز ديگر بگيرد، و اصلاً آن را ببخشد.

ولى رابطه تكوينى يك نوع الگو براى رابطه اعتبارى شده است، و اصولاً غالب مفاهيم اعتبارى اين گونه اند، يعنى يك رابطه تكوينى كه از آفرينش سرچشمه مى گيرد، سبب مى شود درزندگى براى آن مشابه سازى صورت پذيرد، مانند رابطه سر با بدن كه رابطه تدبيرى است، و سرچشمه آن آفرينش است، همين امر سبب شده كه درزندگى نيز بزرگ خانواده يا قوم را رئيس گويند، تو گويى او نسبت به افراد ديگر به منزله سر است.

نام کتاب : منشور جاويد نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 2  صفحه : 344
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست