responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 201

افتاد، اشك از ديدگانش جارى شدو گفت:«زيد را وانهادى و به نزد من آمدى!»[1]

اين گريستنهاى متعدد خليفه دوم، ما را به اين نكته مى رساند كه معناى حديث مذكور ـ بر فرض صّحت سند آن ـ چيز ديگرى است. علاوه بر آنكه اگر ظاهر اين حديث را بپذيريم، با آيات قرآن در تعارض است. بر اساس آيه:

((وَ لاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرى)).[2]

«هيچ گنهكارى بار گناه ديگرى را بر دوش نمى كشد».

در عذاب افتادن ميّت به وسيله گريه شخص ديگر، چه معنايى مى تواند داشته باشد؟.

كاوشى در فهم معناى حديث

مطالب فوق ما را بر آن مى دارد كه منظور از حديث«انّ الميّت يعذب...» ـ اگرسند آن صحيح باشد ـ غير آن چيزى است كه ظاهر آن مى رساند. به عقيده ما اين حديث، همراه با قرائنى بوده كه در هنگام نقل آن از بين رفته است و به همين جهت برخى گمان برده اند كه مطابق اين حديث، گريه بر ميّت حرام است، درحاليكه از لبّ معناى آن غفلت ورزيده اند.


[1] همان.
[2] فاطر / 18.

نام کتاب : مرزهاى توحيد و شرك در قرآن نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر    جلد : 1  صفحه : 201
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست