نام کتاب : فلسفه اسلامى و اصول ديالك تيك نویسنده : سبحانى، شیخ جعفر جلد : 1 صفحه : 264
كه در سال 979 هجرى قمرى ديده به جهان گشود و در 1050 رخ در نقاب خاك كشيد. صدرا با طرح مسأله «حركت در جوهر» ثابت كرد كه تغيير وحدوث، مخصوص اعراض و صفات ظاهرى ماده نيست، بلكه تحول و دگرگونى به ذات ماده راه مى يابد، و اشياى جهان در ذات خود تغيير مى پذيرند و از نوعى به نوع ديگر متحول مى گردند.
اساس حركت در جوهر اين است كه ذات ماده و جوهر اشيا پيوسته در حال تغيير ودگرگونى است، و عالم طبيعت، حقيقتى سيال وجوهرى متبدل و متغير دارد. جهان، بسان عكسى افتاده بر آب روان است كه انسان تصور مى كند آن عكس ثابت و پايدار است، در حالى كه پيوسته عكسى بر سطح آب نقش مى بندد وسپس از بين رفته و عكسى ديگر جايگزين آن مى گردد.
ماه و خورشيد و اختران، پديده هاى جوى وزمينى، و تمام اتمها ومولكولها كه در نظر افراد بى اطلاع، ثابت وپايدار به نظر مى رسد پيوسته در تغيير و تبدل بوده و شمس و قمر، با وجود سيال و بيقرار خويش است كه نورافشانى مى كنند.
به قول مولوى:
هر نفس نو مى شود دنيا و، ما *** بيخبر از نو شدن اندر بقا
عمر هم چون جوى، نونو مى رسد *** مستمرى مى نمايد در جسد[1]
شاعر و متفكرى ديگر، تجدد طبيعت را چنين توصيف مى كند:
روز نو و شام نو، باغ نو، و دام نو *** هر نفس انديشه نو، نوخوشى ونو عنا [2] است