نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 4 صفحه : 199
استقلال ويا عدم استقلال هريك را استنباط كرد، زيرا در مقام بيان اين جهت از بحث نيست وموضوع خالى از ثمره كلامى وفقهى نيست، حالا اگر كسى با اعتقاد به رسالت پيامبر گرامى به خاطر يك رشته از خواسته هاى مادى، مردم را از راه خدا باز دارد ويا با پيامبر به مخالفت برخيزد، ولى در دل به حقانيت او معتقد گردد،اگر بگوييم همگى تحت عنوان كفر است در اين صورت مايه احباط نبوده ولى در صورت استقلال هريك از اين سه عامل، اعمال او باطل مى گردد؟
در آينده خواهيم گفت كه يكى از علل«احباط» داد زدن در محضر پيامبر است، اگر يك چنين عاملى ـ هر چند فاعل مسلمان باشد ـ مايه احباط مى گردد، بازدارى از راه خدا ويا مخالفت با پيامبر، به طور اولويت مايه احباط خواهدبود.
7ـ قتل پيامبران
8 ـ قتل امر كنندگان به قسط وعدل
در آيه ياد شده در زير، دو عامل وارد شده است چنانكه مى فرمايد:
(إنّ الذين يكفرون ب آيات اللّه ويقتلون النبيين بغير حق، ويقتلون الذين يأمرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب أليم أولئك الذين حبطت أعمالهم في الدنيا والآخرة ومالهم من ناصرين) (آل عمران /21ـ22)
«آنان كه به آيات الهى كفر ورزيدند وپيامبران را به ناحق وكسانى را كه مردم را به بسط «قسط» فرمان مى دهند، مى كشند. آنان را به عذاب دردناك نويد بده، آنان كسانى هستند كه اعمال آنها در دنيا وآخرت نابود شده وبراى آنان، كمك كننده نيست».
9ـ اسائه ادب با پيامبر
اسائه ادب به پيامبر وفرياد كشيدن نزد او، سبب حبط عمل مى گردد ودر اين
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 4 صفحه : 199