responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 32

آنان فرق داشته است، اينك ما به اين نوع ويژگى ها، اشاره مى كنيم:

1 ـ به كارگيرى عقل در زمينه عقائد

اهل حديث، به عقل و خرد توجه نداشتند و براى هر اصلى از اصول عقائد، به دنبال دليل شرعى بودند، در مقابل آنان، معتزله به عقل بهاى بيشترى مى بخشيدند و حتى گاهى به خاطر پيشداورى هاى خاص خود، دلائل شرعى را تأويل مى كردند، ولى شيخ اشعرى در عين اعتماد بر كتاب و سنت، به عقل نيز اعتماد مى كرد، واستدلالات عقلى را در زمينه مسائل عقيدتى محترم مى شمرد و حتى در اين زمينه رساله خاصى نوشت به نام «استحسان الخوض فى علم الكلام»[1].

وى در اين رساله، به روشنى استدلالات عقلى را به عنوان يك عنصر صحيح در مسائل عقيدتى پذيرفته و با آيات قرآن بر آن استدلال كرده است وبه خاطر همين رساله و روش مكتبى او بود كه در آغاز كار، حنابله او را نپذيرفته و تا آخر نيز او را از خود ندانستند.

وقتى اشعرى از بصره به بغداد آمد، به شيخ اهل حديث، «بر بهارى» چنين گفت:

«من بر جبائى و فرزندش ابو هاشم، اعتراض كرده ام و عقائد يهود و نصارى ومجوس را نيز نقد نموده ام.» بر بهارى كه به جز حديث به چيزى اعتقاد نداشت، گفت: «من از اين نقدها و ردهاى تو سر در نمى آورم، من فقط سخنان احمد بنحنبل را مى پذيرم[2].


[1] اين رساله در حيدرآباد دكن، در سال 1344 هـ ق، چاپ شده و بعدا در ذيل «اللمع» در سال 1953 م، در بيروت، تجديد چاپ شده است.
[2] تبيين كذب المفترى، پاورقى ص 391 .

نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا    جلد : 2  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست